سفارش تبلیغ
صبا ویژن
(جمعه 103 فروردین 10 ساعت 5:29 صبح )
بردبارى پرده‏اى است پوشان ، و خرد شمشیرى است برّان ، پس نقصانهاى خلقت را با بردبارى‏ات بپوشان ، و با خرد خویش هوایت را بمیران . [نهج البلاغه]

پایگاه اطلاع رسانی مباشری

Powerd by: Parsiblog ® team. ©2006

نماز یک انقلاب بزرگ



  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    احسان ونیکوکاری درقرآن

        واژه «احسان» از ریشه «حُسن» به معنای زیبایی و نیکی می‌باشد که در قرآن در سه معنا به کار رفته است:    ‌1ـ تفضّل و نیکی به دیگران، 2ـ انجام و سر و سامان دادن به امور و کارها به وجه نیکو و کامل، 3ـ انجام اعمال و رفتار صالح. احسان در این کاربرد تقریباً مترادف با تقوا و پرهیزکاری است. از بررسی موارد کاربرد واژه «محسن» و مشتقاتش در قرآن، استفاده می‌شود که این واژه دارای دو معنی و کاربرد است: 1ـ‌ نیکی و خیر رساننده به دیگران، 2ـ انجام‌دهندة اعمال و رفتارهای صالح و نیک. کلمه «احسان» با مشتقاتش، 34بار و واژه «محسن» با مشتقاتش 39 بار در قرآن کریم آمده است.

    قرآن کریم می فرماید: «الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ» (البقرة274) کسانى که اموال خود را شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق مى کنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود، و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهگین مى شوند. درجای دیگر می فرماید: « الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» (آل عمران:134) کسانی که در راحتی و سختی انفاق و احسان می کنند و دارای عالی ترین مرتبه سخاوت در روح و جان هستند، برایشان فرقی نمی کند که به آنچه انفاق می کنند، نیاز دارند یا خیر، بلکه دوست دارند در راه خدا انفاق کنند، این دسته محسنین هستند.در آیات دیگر خداوند ویژگی محسنین راچنین بیان می کند: کسی به درجه و مقام محسنین می رسد که هم احسان کند و هم محسن باشد؛ یعنی مطابق این آیه قران کریم« بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ»(البقرة112) کسی که همه کارهایش برای خدا و تسلیم محض اوست، محسن است؛ بنابراین محسنین کسانی هستند که در برابر خدا تسلیم باشند. باتوجه به این آیات روشن می شودکه همه کارهای محسنین خدایی است و بهشت و پاداش اخروی برای کسانی است که در راه رضای خدا گام برمی دارند و همواره به دنبال نیکی و احسان هستند. همچنین بر اساس آیه «وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ وَتَثْبِیتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآَتَتْ أُکُلَهَا ضِعْفَیْنِ فَإِنْ لَمْ یُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ»(البقرة:265) افرادی که اموال خود را برای رضای خدا انفاق می کنند، مانند باغدارانی هستند که باغ های مستعدی دارند که با اندک بارانی بیشترین محصول را برداشت خواهند کرد.در آیات قرآن تاکید شده که احسان و نیکوکاری باید پاکیزه باشد «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ»(آل عمران:92) آنچه که از همه بیشتر دوست دارید را باید انفاق کنید و پاکیزگی در انفاق را لحاظ شود.

    پیامبر اکرص(ص) در مورد احسان ونیکوکاری می فرماید: مبادا آثار نیکان در تو نمودار باشد و نیک نباشی که در این صورت با ریاکاران محشور خواهی شد.
    وباز می فرماید: وقتی حکم می کنید به عدل رفتار کنید و وقتی سخن می گویید نیک گویید زیرا خدا نیک است و نیکوکاران را دوست دارد. (نهج الفصاحه) 

    وباتوجه به آیه 32 و 42 سوره اسراءو نیز آیه 63 نساء اولویت مهم در احسان به پدر ومادر و در ادامه احسان به همه ی بندگان خدا بویژه خویشان ونزدیکان از اولویت بالایی برخوردارست قرآن بیان می کند که احسان به دیگران در حقیقت احسان به خویشتن است چنانکه می  فرماید: ان احسنتم احسنتم لانفسکم (اسراء آیه7)؛ زیرا شخص با احسان و نیکوکاری،  شخصیت خود را کامل می گرداند و در تحقق تکامل وجودی خویش می کوشد. اگر انجام اعمال پسندیده و نیک، انسان را از خسران رهایی می بخشد و مصداق انسان پیروز و فائز می شود به این معناست که انسان در یک فرآیندی خود را از نقص به کمال می رساند. به این معنا که انسان در اصل به جهت از دست دادن سرمایه وجودی خویش در زیان و خسران به سرمی برد و هیچ کسی از این قانون مستثنی نیست مگر آنانی که خود را شناخته و پس از شناخت خویش و حق در راستای رهایی از نقص و خسران با کارهای نیک تلاش می کنند. از این روست که می توان گفت احسان به دیگران به معنای احسان به خویشتن خویش است و کسی که به دیگری احسان می کند پیش از آن که این احسان و فواید آن به دیگری برسد به خود وی رسیده است؛ زیرا با این بینش و نگرش احسانی خویش، توانسته است از زیان و خسران رهایی یابد و از برکت احسان، خود را به تکامل برساند و شخصیت و شاکله وجودی خویش را کامل گرداند.



  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)

     

        (3) قرآن و مباحثه علمی

    در قرآن کریم حدود هفتصد آیه وجود دارد که به نوعی به علم ودانش وعلم آموزی  اشاره می کند بررسی دقیق وجوه معانی این کاربردها، خود نیازمند بحث مستقلی است. اما در اینجا به سه مورد از این وجوه اشاره می‏گردد:

    اول اینکه علم به معنی دانستن و آگاهی یافتن آمده است : «قالوا سبحانک لا علم لنا الا ما علمتنا» (البقره : 32) «گفتند: پاک و منزهی، دانشی برای ما نیست (چیزی نمی‏دانیم) ، جز آنچه تو، به ما آموختی (بیاموزی) » دوم اینکه علم به معنی اظهار و روشن ساختن است: «ثم بعثناهم لنعلم أی الحزیین أحصی لما لبثوا امدا» (الکهف : 12) : «سپس آنان (اصحاب کهف) را (از خواب) برانگیختیم تا بدانیم (روشن گردانیم) کدام یک از دو گروه درباره‏ی مدتی که (در غار) درنگ نمودند شمارش بهتری دارند.» و یا آیه‏ی «و لیعلم الله الذین آمنوا...» (آل عمران : 140) : «... و تا خداوند بداند (یعنی معلوم و آشکار کند) کسانی را که ایمان آورده‏اند (از میان شما) ...» و سوم علم به معنی دلیل و حجت معنی شده است «قالوا اتخذ الله ولدا ما لهم به من علم و لا لآبائهم» (الکهف : 4 و 5) «و گفتند: خداوند فرزندی گزیده است! نه آنان و نه پدرانشان به آن (دعوی) علم نداشتند.» یعنی دلیل و حجتی نداشتند .

    خداوند در قرآن می فرماید:« یُؤْتِی  الْحِکْمَةَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیراً وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاّ أُولُوا الأَلْبابِ »(بقره ،269) دانش و حکمت را به هر کس بخواهد (و شایسته باشد) مى دهد; و به هر کس دانش داده شود، خیر فراوانى داده شده است. و جز خردمندان، (این حقایق را درک نمى کنند، و) متذکّر نمى گردند. ودر جای دیگر می فرماید: «قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین   لا یعلمون ، انما یتذکر اولوا الالباب     »   بگو آیا دانایان با نادانان مساویند؟   جز این نیست که تنها خردمندان یادآور می شوند» (سوره زمر، آیه 9). نقش علم برای انسان اینقدر زیاد است که اسلام طلب آن را بر هر مسلمانی واجب دانسته است. پیامبر اکرم می فرمایدطلب العلم فریضة علی کل مسلم؛ یعنی جستجو و تحصیل علم بر هر مسلمانی فرض و واجب است» (اصول کافی، ج 1 ص 30». این حدیث از جمله احادیث اسلامی است که شیعه و سنی هر یک به طرق و سندهای خود آن را از رسول اکرم (ص)نقل کرده اند.

    همچنین از رسول اکرم ( ص ) روایت شده که فرمود: «الحکمة ضاله المؤمن یأخذها اینما وجدها »، یا به این تعبیر: «کلمة الحکمة ضالة المؤمن فحیث وجدها فهو احق بها» (بحار الانوار، ج 2 ص 99 ) یعنی حکمت گمشده مؤمن است، و هر کس که چیزی گم کرده آن را در هر نقطه که پیدا کند معطل نمی شود و برمی دارد. "حکمت" یعنی سخن و مطلب محکم و متقن و منطقی و درست، یعنی دریافت حقیقت. هر قانون و قاعده ای که با حقیقت وفق دهد و ساخته وهم و تخیلات نباشد

    یکی از عوامل که نقش چشمگیری در موفقیت دانش پژوه ایفا می کند، مباحثه و گفتگوی علمی است. سنت نیکو و پسندیده ای که از قدیم الایام در میان دانش پژوهان علوم دینی رایج و مرسوم بوده است. به گونه ی که آنان از کنار هیچ درسی بدون مباحثه رد نمی شدند.مباحثه آثار و برکات فراوانی را برای دانشجوی علم به ارمغان می آورد؛ چرا که از یک سو دانش پژوه در پرتو مذاکره و مباحثه علمی، درسی را که فراگرفته است به طور دقیق مورد بازبینی قرار می دهد و اگر در پاره ی از مسائل ابهامی وجود داشته باشد با هم فکری و هم یاری هم مباحث خود ابهام موجود را رفع نموده و بدین سان گره های کوچک و بزرگ علمی گشوده می شود. و از سوی دیگر در سایه مباحثه عملا قوه ی استدلال دانش پژوه شکوفا می گردد و نیز قدرت بیان او روز به روز رساتر و روان تر می گردد.در حقیقت مباحثه معیاری است  که دانشجوی علم، در پرتو آن میزان یادگیری خویش را می سنجد و همچنین با نقاط قوت و ضعف خود آشنا می گردد و در نتیجه اگر ضعف یا ابهامی را مشاهده نمود در صدد رفع آن بر می آید.

    در اهمیت مباحثه همین بس که پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:«الجلوس ساعه عند مذاکره العلم احب الی الله من قیام الف لیله یصلی فی کل لیله الف رکعه»[ مستدرک الوسائل، ج 5، ص 396] نشستن یک ساعت براى مذاکره در باره علم، در نزد خداوند محبوب تر است از برپا ایستادن هزار شب که در هر شب آن هزار رکعت نماز گزارده شود.

    انجام سائر فرائض و تکالیف فردی و اجتماعی اسلام، به فریضه علم بستگی دارد. فریضه علم به عنوان یک کلید و مفتاح برای انجام سایر فرائض و منظورهای اسلامی شناخته شده و به اصطلاح فقهاء، واجب تهیوئی است، و بالنتیجه اگر شؤون حیاتی مسلمین شکلی به خود بگیرد که وابستگی بیشتری به علم پیدا کند فریضه علم هم اهمیت و لزوم و توسعه و عموم بیشتری پیدا می کند. هر علمی که به حال اسلام و مسلمین نافع است و برای آنها لازم است آن را باید از علوم دینی شمرد و اگر کسی خلوص نیت داشته باشد و برای خدمت به اسلام و مسلمین آن علم را تحصیل کند، مشمول اجر و ثوابهائی که در تحصیل علم گفته شده هست، مشمول این حدیث است که «و ان الملائکة لتضع اجنحتها لطالب العلم؛ فرشتگان، زیر پای طالبان علم پر می نهند». اما اگر خلوص نیت در کار نباشد تحصیل هیچ علمی ولو یاد گرفتن آیات قرآن باشد اجر و ثوابی ندارد. جامعیت و خاتمیت اسلام اقتضاء می کند که هر علم مفید و نافعی را که برای جامعه اسلامی لازم و ضروری است علم دینی بخوانیم.

    اسلام ،اساس خداشناسی و سعادت و نجات را برعقل و خرد می نهد و روی سخنش درهمه جا با اولواالالباب و اولوا الابصار و اندیشمندان و دانشمندان است.در منابع اسلامی آن قدر دراین زمینه روایت وارد شده که از حساب بیرون است.در حدیثی از امام علی (ع)آمده است :جبرئیل برآدم نازل شد و گفت من مأمورم که تورا میان یکی از سه موهبت مخیر کنم تا یکی را برگزینی و بقیه را رها کنی.آدم گفت آنها چیستند؟جبرئیل گفت :عقل وحیا ودین.آدم گفت من عقل را برگزیدم .جبرئیل به حیا و دین گفت او را رها کنید ودنبال کارخود بروید .آنها گفتند :ما مأموریم همه جا با عقل باشیم و از آن جدا نشویم .جبرئیل گفت حال که چنین است به مأموریت خود عمل کنید،سپس به آسمان صعود کرد ». (مکارم شیرازی ،1373،ج24،ص230)خداوند درقرآن کریم خطاب به پیامبرش نیز می فرماید :«وقل رب زدنی علما »(طه ،114)در حدیثی از پیامبر (ص)آمده :«علم و دانش سر همه خوبی ها و جهل و نادانی سر همه بدی هاست ».(محمدی ری شهری ،1385،ج8،ص3933)همچنین آن حضرت «خواب توأم با علم بهتر از نماز با نادانی است ».(محمدی ری شهری ،1385،ج8،ص 3943) «ازنظر اسلام ،علم هیچ حد ومرزی نمی شناسد ،افزون طلبی و افراط در بسیاری از امورمذموم است ولی در علم ممدوح است.علم مرز مکانی ندارد و تا چین و ثریا نیز باید در طلبش دوید.مرز زمانی نیز ندارد و ازگهواره تا گور ادامه دارد. 

                        برای مطالعه سلسه بحث های قرانی «نورا نیت معارف قرآن »را در آرشیو کلیک کنید

     



  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    (2) راههای آمیختن قرآن با جان آدمی 

     از چه راههایی قرآن , کلام الهی با جان آدمی آمیخته می شود؟                                                                             

         انس با قرآن چنان در جان راه یافتگان حقیقی رسوخ کرده که مصداق حدیث نبوی اند و قرآن گویا با گوشت و خونشان آمیخته است.  آیا خداوند کلام خویش , قرآن عزیز را در دوزخ خواهد افکند؟! قطعا خیر. پس جان و جسمی هم که با قرآن درآمیخت برائت از آتش را دریافت نموده است. صحبت از شفای امراض بیشمار دل بواسطه ی کلام الهی نمودیم؛ دردهایی که خود از وجودشان بی خبریم اما تلاوت مستمر آنها را از جان ما ریشه کن می کند بدون آنکه حتی متوجه دفع آنها شویم.      

     یا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ (یونس 57)  

    وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلاَّ خَسارا ( اسراء 82ً )  

    وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِیًّا لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آیاتُهُ ءَ أَعْجَمِیٌّ وَ عَرَبِیٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدىً وَ شِفاءٌ وَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ فِی آذانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَیْهِمْ عَمًى أُولئِکَ یُنادَوْنَ مِنْ مَکانٍ بَعِیدٍ  (فصلت 44 )  

     در نماز جماعت مامومین موقع تلاوت قرآن توسط امام باید سکوت کنند و این سکوت باحترام تلاوت کلام الهی است؛ و امام که قرآن را تلاوت می کند خطابش به مامومین و گوش و دل آنها است. اما در نماز فرادا , شخص قرآن می خواند و مخاطبش جان و دل اوست پس در این هنگام نیز دل باید از ازدحام انواع اشتغالات فارغ شده و خلوت و ساکت شود تا این صدای تلاوت را با جان خود بشنود( و تو خود ببین گاه در رکوع رفته ای و تازه متوجه می شوی که سوره تمام شده و از اثر شدت شلوغی دل اصلا صدایی نشنیده است.)و نماز که مسیر تلاوت مودبانه ی کلام الهی است طریق کاملی برای انس عمیق با قرآن است. تامل در نماز ذوات مقدس اهل بیت علیهم السلام و تلاوت های طولانی ایشان در نمازها حائز اهمیت و توجه است.  کسانی که در کار حفظ قرآن هستند ؛ پس از اتمام حفظ کل مشخص می شود که حداقل این شخص هر آیه را صد بار تکرار نموده (بواسطه ی مرورهای مکرر) تا محفوظ او گردد , در اینجا اگر توجه شود به آن مطلب که قرآن شفا است , اثر این تکرار مشخص می شود که چگونه جان حافظ را شستشو داده و صیقل داده است و ارزش حفظ که یکی از راههای انس و آمیخته شدن جان با قرآن است مشخص می شود .پس هر چه حافظه ضعیف تر و تکرار بیشتر باشد زهی سعادت .



  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)

                                                                                    (1) قرآن و ولایت                                                                                                      بسم الله الرحمن الرحیم   مقدمه:                                                                                                                                                                                           «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ...»(1) معجزات هریک از انبیاء الهی به تناسب امت ها و جنبه ای که برای امت ها حائز اهمیت بوده و در نتیجه سبب ایمان و هدایت آنها می شده نازل گردیده است .از این باب که به موضوع «معجزه ی آخرین» یعنی کلام الله بنگریم بسیار شگفت آور است ؛ بدین جهت که:  اولا از جنس کلمه است و تکلم پروردگار با بنده است اما در معجزات قبلی مثلا شفای بیمار و زنده کردن مرده , بندگان را خداوند تا این حد عزیز نداشته است . ثانیا" از جنس کلمه است که ماندگاری آن در طی دوران و عصرها را در پی خواهد داشت . ثالثا"از جنس کلمه و سخن است که سبب اندیشه و تامل و حکمت و نورانیت است . رابعا" از بعد عقل و خرد امت آخرکامل تر از امتهای گذشته اندو متقابلا شکاک تر بوده بدون استدلال و توجیه منطقی چیزی را نمی پذیرند.مردمانی فکور و عقول و در عین حال لجوج. لجاجت و پافشاری اش در عدم پذیرش حق ناشی از امراض قلبی و بیماری دل است " صمٌ بُکمٌ عمیٌ فهم لا یعقلون"(2)                                                                                                                                                                                                                                       کلمات الهی که بیش از شش هزار آیه ی کریمه است و خود را "شفا" معرفی نموده است اگر اینطور فرض کنیم که هر آیه حداقل ( اگر بیشتر نباشد) شفای یک مرض روحی و جسمی باشد می توان انواع امراض قلبی و جسمی را تصور نمود که این امت مبتلا است و قرآن شفا بر آنهااست .                                            اگر قسمت امراض جسمی را نادیده بگیریم و اینطور فرض کنیم که این همه امراض قلبی را مبتلا هستیم یا زمینه هایش در ما هست و از بسیاری از آنچه در درو نها نهفته داریم و خود ناآگاهیم و امتحانات و موقعیت های خاص زندگی است که یک به یک با گذر زمان ما را به ابتلا می کشاند آنگاه است که این امراض بر ملا می شوند " اکثرهم لا یعلمون" اکثرهم لایعقلون " " بل هم اضل" " لا یفقهون " " لا یسمعون" " لایعلمون" " افلا یتدبرون" " لا یشعرون" " ..... بفرموده ی استاد بزرگوارمان خداوند در مجموع از این بعد که انسان را معرفی فرموده این گونه توصیف فرمود: کر وکور و نفهم و نادان و  .....  برگردیم به ادامه ی مطلب: این قرآن چگونه شفا بخش خواهد بود ؟ بعبارتی با این عزیزترین گوهر چگونه باشیم تا شفا باشد و خود نفهمیده قرآن علاج مان نماید ؟ نبی بزرگواراسلام حضرت محمد مصطفی( صلی الله علیه و آله )دردانه ی هستی چنین فرمودند: « آنکه در جوانی قرآن بخواند قرآن با گوشت و خونش آمیخته شود ؛ » آیا از این خسران بزرگتر خواهد بود که ببینم از جوانی عبور کرده ایم و قرآن با گوشت و خونمان نیامیخته است !  با توجه به حدیث ثقلین سخنی سنگین تر وجود دارد اینکه : ولایت نیز باید با گوشت و خون شیعه آمیخته شود . شیعه ی علی بن ابیطالب علیه السلام ولایت و محبت از گوشت و خونش موج می زند و این سخت ترین است که قابل تصور نیست مگر آنکس را که از کوره راهها بسلامت عبور کند, فتنه ها را بسلامت بگذراند و از ولایت تکوینی مولایش بهره مند باشد. « قرآن ماندگار است و زوال ناپذیر . کوثر نیز ماندگار است و زوال ناپذیر .(3)  پی نوشت ها:   1-  قاموس،فیروز آبادی،470واعیان الشیعه ج1ص370        2-  سوره البقرة ، آیه 18        3-  استاد جوادی آملی



  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    لیست کل یادداشت های سایت
    17 توصیه امام خامنه ای حفظه الله برای امر به معروف و نهی از منکر
    اقتصاد مقاومتی
    پیام قرآنی 1
    اطلاعیه ستاد توزیع عادلانه یارانهها
    نماز شب و روزجمعه
    یاس از مردم
    پیام هفته بسیج
    8 آبان؛سالروز شهادت حسین فهمیده
    وحدت
    عمامه عاریتی؟!.
    آئین تکریم
    پنجاه خصلت از خصوصیات اخلاقی پیامبر اکرم (ص)
    عیب مرا به من بگو
    حسد
    از امریکا و انگلیس واکسن نخرید
    [همه عناوین(484)][عناوین آرشیوشده]

     RSS 
     Atom 

    بازدیدهای امروز: 3  بازدید
    بازدیدهای دیروز: 21  بازدید
    مجموع بازدیدها: 468858  بازدید [ صفحه اصلی ]
    [ وضعیت من در یاهو ]
    [ پست الکترونیک ]
    [ مرکز ]
    [ درباره من ]

    » پیوندهای روزانه «
    » ===== دسته بندی یادداشت ها «
    » آرشیو یادداشت ها «
    حدیث

    سیب تم

    » اشتراک در خبرنامه «
     

    دیکشنری آنلاین

    دیکشنری آنلاین


    استخاره آنلاین با قرآن کریم
    

    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن

    قالب میهن بلاگ