مقدمه
جنگ هشت ساله که با تحریک و حمایت همه جانبه استکبار جهانی، توسط رژیم بعثی عراق بر مردم ایران تحمیل شد، تنها محدود به خطوط مقدم جبهه ها نبود، بلکه تمام سرزمین اسلامی ما اعم از شهرها و روستاها را در برگرفت.
از آن جا که نظام جمهوی اسلامی در تعارض مستقیم با قدرت های سلطه گر قرار داشت، لذا از همان ابتدا با مقابله ی جدی آنان مواجه شد که به عنوان مثال: می توان به کودتاها عملیات های براندازی، درگیری های داخلی و شورش های محلی در قالب ادعای خودمختاری ها اشاره کرد.
در جریان یک مبارزه ی سیاسی در مقابل پناهندگی شاه به آمریکا، سفارت آمریکا در تهران به تصرف دانشجویان پیرو خط امام در آمد. این واقعه شکل جدیدی به رویارویی ایران با این قدرت استکباری بخشید، امریکا تاب چنین تحقیری را نداشت، لذا با حمله ی نظامی به طبس تلاش کرد این حقارت را جبران نماید لیکن به صورتی مفتضحانه شکست خورد. از این رو امریکا در یک بررسی منطقه ای جهت مهار گسترش انقلاب اسلامی و نیز جبران شکست های پی در پی خویش، ابتدا اقدام به تحریک اقتصادی و تسلیحاتی ایران نمود و سپس توسط رژیم بعثی عراق به عملیات نظامی علیه ایران پرداخت.
در عراق نیز صدام با روحیه ی قدرت طلبی و سلطه گری، حسن البکر را طی کودتایی از صحنه قدرت راند و با طمع رهبری جهان عرب و پر کردن خلأ قدرت در منطقه و به دست آوردن امتیازات از دست داده در قرارداد 1975، خود را به عنوان وسیله ای که غرب می تواند توسط او به اهداف سلطه گرانه اش دست یابد معرفی کرد. لذا در اولین اقدام به سرکوبی شیعیان عراق دستزد و هم زمان به بمب گذاری در تأسیسات نفتی ایران توسط گروه های ضد انقلاب مبادرت نمود. در عین حال جنگ تبلیغاتی شدیدی علیه ایران اسلامی آغاز کرد و در تلویزیون دولتی به بهانه بازپس گیری سه جزیره ی ابوموسی و تنب های بزرگ و کوچک، حملات مستقیم و غیرمستقیم تبلیغاتی را متوجه ایران کرد و سرانجام پس از یک دوره مذاکرات مسؤولین عراقی با مسؤولین آمریکایی و حضور برخی فرماندهان ارشد نظام شاه در عراق، وزارت امور خارجه آن کشور به صورت رسمی در 26/6/59، طی یادداشتی قرارداد 1975، الجزایر را لغو نمود و ارتش عراق نیز در تاریخ 31/6/1359، حمله سراسری خود را آغاز کرد.
این امر در حالی صورت پذیرفت که امام خمینی قدس سره از ماه ها قبل از آغاز حمله عراق جهت آمادگی و افزایش توان نظامی ایران تلاش می نمودند.
ایشان در مورخه 31 شهریور 1359، در پیامی به مناسبت باز شدن مدارس درباره ی آغاز جنگ تحمیلی فرمودند:
«این جنگ، جنگ با اسلام است به هواداری کفر و یک همچنین جنگی برخلاف رضای خداست. و خدای تبارک و تعالی نخواهد بخشید بر این کسانی که بر ضد اسلام قیام کنند به واسطه ی همراهی با کفر.» همچنین امام قدس سره اولین فرمان خود را درباره جنگ در تاریخ 1/7/1359، صادر فرمودند. ( 1)
«بسم الله الرحمن الرحیم»
مطالب زیر ابلاغ می گردد:
1- باید اطاعت از شورای فرماندهی بدون کوچکترین تخلف انجام گیرد و متخلفین با سرعت و قاطعیت باید تعیین و مجازات شوند.
2- باید اشخاص و مقامات غیرمسؤول از دخالت در امر فرماندهی خودداری کند و فرمانده کل قوا به نمایندگی این جانب و شورای فرماندهی، مسؤول امور جنگی هستند.
3- در شرایط فعلی اقدام دادگاه های ارتش در اموری که شورای فرماندهی صلاح نمی داند بدون اطلاع این جانب ممنوع اعلام می گردد.
4- رادیو و تلویزیون موظفند اخباری را نقل کنند که صد در صد صحت آن ثابت می باشد و برای عدم اضطراب و تشویش اذهان، اخبار را از غیر منابع موثّق نقل ننمایند.
5- نیروهای انتظامی موظف هستند، کسانی را که دست به شایعه سازی می زنند از هر قشر و گروهی که باشند، فوراً دستگیر و به دادگاه های انقلاب تسلیم و دادگاه های مذکور آنان را در حد ضد انقلابیون مجازات نمایند. مردم مبارز ایران موظف هستند، شایعه سازان را به دادگاه های انقلاب معرفی و با نیروهای انتظامی همکاری نمایند.
6- روزنامه ها در وضع فعلی موظفند از نشر مقالات و اخباری که قوای مسلح را تضعیف می نماید، جداً خودداری نمایند که امروز تضعیف این قوا عملاً و شرعاً حرام و کمک به ضد انقلاب است. من کراراً از نیروهای مسلح عزیز پشتیبانی نموده ام و امروز که آنان در جبهه جنگ با صدام کافر هستند، تشکر می کنم و از زحمات آنان قدردانی می نمایم و از خداوند متعال توفیق و پیروزی برای آنان طلب می نمایم.
7- اکیداً همه قشرهای ملت و ارگان های دولتی موظف شرعی هستند که دست از مخالفت های جزئی که دارند، بردارند و با مخالفت خود کمک به دشمنان اسلام ننمایند.
والسلام»
ادوار مختلف جنگ تحمیلی
دوره ی اول جنگ از شروع جنگ تحمیلی تا آزادی خرمشهر و دوره دوم آن از آزادی خرمشهر تا پایان جنگ می باشد.
این دو دوره به 6 مقطع (2 مقطع مربوط به دوره اول و 4 مقطع مربوط به دوره دوم) تقسیم شده است.
دوره ی اول: دشمن پس از یک ارزیابی غلط از اوضاع ایران اسلامی و عدم شناخت از پشتوانه های مردمی انقلاب، با یک زمینه سازی وسیع اقدام به تهاجمی همه جانبه کرد و تا اندازه ای توانست در خاک ایران اسلامی نفوذ کند؛ اما با حضور نیروهای مدافع انقلاب، دشمن زمین گیر شد و پس از یک تحول سیاسی و نظامی و با برکناری عناصر غیرمؤمن به انقلاب، امکان حضور نیروهای مردمی در جبهه ها فراهم گردید. با این برتری نظامی، ابتکار عمل در دست نیروهای خودی قرار گرفت و طی یک سلسله عملیات، خرمشهر آزاد شد.
دوره ی دوم جنگ در حالی آغاز شد که دشمنان در جستجوی راه هایی جهت مهار قدرت رزمندگان اسلام بودند. لذا، این دوره شاه حضور و فعالیت قدرت های خارجی در صحنه مستقیم نبرد و تلاش های بی حد و حصر اقتصادی و سیاسی برای مهار نظامی ایران است. این امر در حالی صورت پذیرفت که دشمن منفعلانه با یک تغییر استراتژی شتاب زده، شعار صلح خواهی را محور ادعاهای خویش قرار داده و عمده ی نیروهایش به پشت مرزهای بین المللی رانده شده بود.
الف – دوره اول