اصول ترک و درمان اعتیاد به مواد مخدر
در ابتدا لازم است بدانیم که از دیدگاه روان پزشکی و پزشکی ، فرد معتاد یک بیمار است و بیماری وی مانند سایر بیماری ها نیاز به درمان و مراقبت های ویژه خود دارد. علاوه بر این باید بدانیم که در پیشگیری اولیه چگونه فرزندان خود را از همان دوران کودکی تربیت نماییم تا در نوجوانی ، جوانی و سنین دیگر گرفتار اعتیاد به مواد مخدر نگردند ؛ همان گونه که کودکان خود را در برابر بعضی بیماری های مسری واکسینه می کنیم و یا با رعایت اصول بهداشت جسمی ، خانوادگی ، محیط و ... سعی می نماییم که فرزندان خود را از ابتلا به بعضی بیماری ها ایمن سازیم . این پیشگیری اولیه است ؛ اما پیشگیری ثانویه به مفهوم واقعی آن یعنی انجام اقدامات لازم و پیگیری های درمانی است که وقتی بیمار کاملاً بهبود یافته ، با رعایت توصیه های پزشکی – بهداشتی از بازگشت بیماری جلوگیری نموده و دیگران نیز با رعایت همان اصول ، مراقب سلامت خود باشند تا اطرافیان و یا افراد جامعه از ابتلاء به آن بیماری مصونیت یابند. بنابراین بیماری اعتیاد مانند بسیاری از بیماری ها نیازمند توجهات ضروری در پیشگیری اولیه و ثانویه است .
بر پایه آنچه که توضیح داده شد بیماری اعتیاد را باید از چند دیدگاه و از نظر عوامل گوناگون وعوارض آن مورد بررسی قرار داد :
1- عوامل روانیبیشتر معتادین دچار نوعی مشکل و یا اختلال روانی هستند و به دلیل همین اختلال به اعتیاد روی آورده و وابستگی روانی به مواد مخدر در آنان به وجود می آید . چون استفاده از مواد مخدر موجب می گردد که تا حدودی و به طور موقت اختلال روانی آنان فروکش کرده و یا به قول خودشان تخدیر شده و درد روانی آنان تسکین یابد . اما در صورت عدم دسترسی و یا عدم استفاده از ماده مخدر ، اختلال روانی آنان آشکارتر می شود. این همان نکته مهمی است که در درمان بیماران معتاد مورد توجه و نظر روان پزشکان است . دانستن این نکته که چه نوع اختلال روانی عامل اولیه رویکرد فرد به استفاده از مواد مخدر می گردد کار چندان مشکلی نیست . با مروری بر روند زندگی گذشته بیمار معتاد از دوران کودکی به بعد ، چگونگی رشد روانی جسمی وی ، نوع بافت خانواده ، بررسی مشکلات روانی – شخصیتی – اجتماعی – اقتصادی افراد خانواده ، چگونگی محیط اجتماعی ، شرایط زیستی و ... می توان نوع اختلال و یا اختلالات روانی را مشخص و درمان های لازم روان پزشکی را آغاز نمود . در صورتی که معتاد و یا در صورت لزوم خانواده وی تحت درمان های ضروری روان پزشکی قرار نگیرند و به سفارش های روان پزشک معالج عمل نکنند ، موفق به ترک و درمان اعتیاد نخواهند شد .
2- عوامل جسمیعلاوه بر وابستگی روانی به مواد مخدر ، وابستگی جسمی نیز عامل مهم دیگری است که در ترک اعتیاد و درمان بیمار معتاد ، جایگاه خاص درمانی خود را دارد . هنگامی که وابستگی جسمی به وجود آید و در صورت عدم دسترسی فرد معتاد به ماده مخدر، علایمی در وی بروز می نماید که او برای جلوگیری و رهایی از آن علایم با هر ترفندی سعی می نماید که ماده مخدر مورد نیاز خود را تهیه و از آن استفاده نماید . متأسفانه در چنین حالت روانی – جسمی است که بیمار معتاد ممکن است به هر کار خلافی دست بزند تا بتواند ماده مخدر را تهیه نماید واین رفتارهای خلاف اخلاق و قانون است که بسیاری از خانواده ها و دیگر افراد جامعه را درگیر مشکلات اقتصادی ، رفتاری و اخلاقی معتادین نموده است . تکرار چنین اعمال و رفتارهای خلاف قانون و ضد اجتماعی موجب می گردد که معتاد ، روز به روز از نظر روانی و اخلاقی ، بسیاری از خصوصیات و صفات خوب و انسانی را از دست بدهد و در نهایت به فردی خلاف کار و بی احساس مبدل گردد.
برای درمان عوارض جسمی ناشی از ترک اعتیاد ، روش های گوناگون درمانی وجود دارد که بیمار بتواند با استفاده از داروهای تجویز شده توسط روان پزشک معالج ، این مرحله ترک اعتیاد را به شکلی بگذراند که عوارض جسمی کمتری داشته و بتواند دوره بحرانی ترک را راحت تر بگذراند .
بارزترین علایم جسمی ناشی از ترک ماده مخدر ( و یا در صورتی که بیمار معتاد نتواند به ماده مخدر دسترسی یابد ) عبارت اند از : دردهای شدید عضلانی که فرد را بی قرار و پرخاشگر می نماید ، دل پیچه های شدید توأم با بیرون روی ، تهوع ، استفراغ ، عرق کردن ، بی خوابی و ....
3- عوامل خانوادگی :عوامل خانوادگی مانند : عدم توجه مادر و پدر به چگونگی تربیت فرزندان ، نبودن نظارت های لازم و ضروری از جهات رفتاری ، عدم توجه به رشد روانی و سالم فرزندان ، نبودن فضای آرام و شاد خانوادگی ، وجود رابطه های بیمارگونه بین پدر و مادر و فرزندان ، اعتیاد پدر و یا مادر ، کمبودهای عاطفی فرزندان و بسیاری از عوامل دیگر در اعتیاد فرزند یا فرزندان نقش دارند. به همین دلایل است که در درمان اعتیاد فردی از افراد خانواده ، تمامی افراد خانواده باید مورد بررسی های لازم روان پزشکی قرار گیرند . علاوه بر جلسات روان درمانی خواه قبل از ترک و خصوصاً بعد از ترک و درمان که برای بیمار معتاد توصیه می شود ، گاهی ضروری به نظر می رسد که جلسات روان درمانی ، برای افراد خانواده به صورت گروهی و یا انفرادی در نظر گرفته شود و اگر فردی از افراد خانواده دچار نوعی اختلال روانی باشد ، وی نیز درمان گردد. بنابراین در ترک و درمان بیمار معتاد ، همه افراد خانواده باید همیاری و همکاری لازم را با روان پزشک معالج بنمایند . در غیر این صورت نمی توان انتظار داشت که فرد معتاد در ترک و درمان موفق گردد.
4- عوامل اجتماعی :یعنی محیط و جامعه ای که فرد معتاد در آن زندگی می کند ، کوچه ، محله ، شهر، همسایه ها ، دوستان ، افراد فامیل و ... در اعتیاد نقش دارند.
در بعضی محله ها مواد مخدر راحت تر و بیشتر در اختیار معتادین قرار می گیرد و نابسامانی خاصی از جهات اجتماعی ، قانونی ، رفتاری ، اخلاقی ، اقتصادی و ... در چنین محله هایی وجود دارد . بنابراین خانواده ها باید از وجود چنین محله هایی آگاهی داشته باشند تا اگر به هر دلیلی خانواده ناچار به زندگی در چنین محله هایی است ، بیش از حد مراقب و مواظب فرزندان و افراد خانواده خود باشند و اگر محل زندگی خارج از چنین محله هایی است فرزندان خود را از رفت و آمد به چنین محله هایی منع نماید .
فرد معتادی که با هر روش درمانی موفق به ترک اعتیاد خود شده است و مرحله درمانی خود را می گذراند باید به این نکته توجه نماید که حضور در محله های آلوده ، ادامه ارتباط با دوستان معتاد و یا افرادی که در خرید و فروش مواد مخدر دست دارند ممکن است باعث گردد که او مجدداً به دامن اعتیاد کشانده شود .
اگر شنیده می شود که مدت زمان زیادی است که مبارزه جهانی با قاچاقچیان مواد مخدر و تلاش جهانی در درمان معتادین به عمل می آید ، به این دلیل است که اعتیاد بلای خانمانسوزی است که نه تنها فرد معتاد را سربار جامعه می نماید و جسم و جان او را نابود می سازد بلکه از جهات اقتصادی ، فقر جبران ناپذیری را متوجه خود فرد معتاد و خانواده وی می نماید که نتیجه آن فلاکت و بدبختی است . به این دلایل است که توصیه می گردد بیماران معتاد هر چه زودتر و سریع تر برای ترک و درمان اعتیاد خود اقدام نمایند تا از این بلای نابود کننده انسانیت نجات یابند . اگر با دقت بیشتری به اعتیاد و پیامدهای آن نگاه کنیم متوجه می شویم که خسارت های مادی که روزانه و به تدریج به اقتصاد فرد معتاد ، خانواده وی و جامعه وارد می شود خیلی بیشتر از هزینه ناچیزی است که برای ترک و درمان بیماری اعتیاد خرج می شود.
نکته مهم دیگر این است که فرد معتاد آنگاه که دچار فقر اقتصادی می گردد ، اگر به عضویت گروه قاچاقچیان در نیاید برای این که بتواند پول مورد نیاز خود را برای خرید مواد مخدر به دست آورد ، متأسفانه خود عامل خرید و فروش موادمخدر می شود و سعی می نماید افراد بیشتری را معتاد نماید تا درآمد بیشتری داشته باشد . شاید یکی از دلایلی که بسیار توصیه می شود مردم از افراد معتاد دوری کنند همین عامل معتاد کردن دیگران است .
6- عوامل سیاسی
در گذشته ، و به احتمال زیاد در حال حاضر نیز ، یکی از جنبه های سیاست های استعماری و استثماری بر این پایه قرار داشت تا بتواند با شیوع اعتیاد و با پیامدهای بازدارنده ای که در اعتیاد وجود دارد مردم یک جامعه را از پیشرفت های علمی – اجتماعی – اقتصادی – سیاسی و ... محروم نمایند . در حال حاضر چنین سیاستی توسط گروه های قوی قاچاقچی در سطح جهانی انجام می پذیرد و در هر کشوری عوامل نادان و خیانتکاری وجود دارند که برای کسب درآمد و سرمایه های کلان ، به شیوع اعتیاد و افزایش معتادین مبادرت می ورزند . قاچاقچیان مواد مخدر و مواد روان افزا یا روان گردان نه تنها هیچ گونه حس انسانی و ملی ندارند بلکه در نوع خود قاتلانی هستند که آگاهانه باعث نابودی انگیزه های مفید و مثبت انسان ها و درنهایت مرگ تدریجی افراد یک جامعه خصوصاً جوانان می گردند.
تاکنون روش های گوناگونی برای ترک و درمان بیماران معتاد به کار گرفته شده است که به اختصار به ذکر چگونگی انجام روش ها پرداخته می شود.
1 . روش کم کردن تدریجی ماده مخدر:
در این روش بیمار معتاد می تواند با یک برنامه ریزی منظم و دقیق و با اراده ای قوی و محکم ، روزانه از ماده مخدری که استفاده می نماید کم کند تا آن را در مدت 2 تا 3 هفته به صفر برساند . در این روش بیمار نیاز دارد که زیر نظر روان پزشک معالج از داروهای تجویز شده استفاده نماید . داروهای تجویز شده اغلب داروهایی است که در رشته روان پزشکی به کار برده می شود و موجب می گردد که علایم وابستگی روانی و جسمی بیمار معتاد به آن میزان کاهش یابد که فرد معتاد احساس نیاز به ماده مخدر نداشته باشد . از خصوصیات این روش این است که فرد می تواند به فعالیت های روزمره خود بپردازد .
2- روش استفاده از داروهای ترک اعتیاد به طور سرپایی :
در این روش فرد معتاد توسط پزشک ، درمان خود را شروع می نماید و داروهایی برای وی تجویز می شود که شامل داروهای اعصاب و داروهایی است که ماده مخدر نیستند ، اما اثراتی شبیه ماده مخدر دارند . در این روش به بیمار توصیه می شود که به هیچ عنوان از ماده مخدر استفاده ننماید . اثرات درمانی داروهای تجویز شده و این که به چه میزان باید تجویز گردد بستگی به نوع ماده مخدر مصرفی و مقدار آن دارد . در این روش اغلب توصیه می گردد که بیمار معتاد به مدت چند روز تا یک هفته در منزل استراحت نموده و بعد به کارهای روزمره خود بپردازد .
3. روش استفاده از داروهای ترک اعتیاد با بستری شدن در بیمارستان :
این روش مانند روش دوم است . با این تفاوت که فرد معتاد در بیمارستان بستری می گردد و کلیه امور درمانی با نظارت پزشک معالج انجام می شود .از امتیازات این روش این است که بیمار معتاد از نزدیک مورد مراقبت های لازم پزشکی و پرستاری قراردارد و چون در بیمارستان بستری است دسترسی او به مواد مخدر بسیار کم و یا غیر ممکن است و اگر گاهی بیمار نیاز به داروهای خاص خوراکی و یا تزریقی داشته باشد ، این داروها به راحتی در بیمارستان به وی داده شده و یا تزریق می گردد و لذا هرگونه علایم ناشی از ترک ، خواه روانی و یا جسمی ، سریع تر درمان می گردد .
الف : در گذشته ی نه چندان دور ، داروی ترک اعتیاد در مراکز مخصوص و با یک برنامه منظم روزانه به معتادان داده می شد و روش های درمانی گوناگون غیر دارویی نیز به کار گرفته می شد. در حال حاضر مسئولان در تلاش اند که بتوانند از همان روش های گذشته و داروهای خاص استفاده کرده و به درمان بیماران معتاد همت گمارند .
ب : متأسفانه در حال حاضر انواع و اقسام داروهای ترک اعتیاد در بازار وجود دارد که برای ترک اعتیاد به فروش می رسد. از محتویات و یا ترکیـبات چنین داروهایی کمتر کسی اطلاع دارد . در مورد این داروها می توان چنین اظهار نظر نمود که محتویات این داروها اکثراً ترکیبی از مواد مخدر است . دیده شده است که بسیاری از معتادین که از این ترکیبات استفاده می نمایند به این داروها معتاد می گردند .
ج : بنابر این اگر بیماران معتاد از این داروها استفاده نمایند نه تنها نباید انتظار ترک و درمان مورد اطمینان را داشته باشند بلکه ممکن است به این داروها معتاد گردند . به عنوان مثال اگر هر فرد عادی بتواند یک عمل جراحی را انجام دهد می توان انتظار داشت که هر فردی نیز در ترک و درمان اعتیاد همانند یک پزشک متخصص عمل نموده و موفق گردد.
د : از تبلیغاتی که اخیراً در مورد ترک و درمان اعتیاد می شود ، استفاده از اشعه لیزر است که ابهامات زیادی را در بر داشته و دارد که چگونه اشعه لیزر می تواند مشکلات روانی و جسمی بیماران معتاد را درمان کنند؟
4 . روش سم زدایی یا U.R.O.D :
آخرین ، پیشرفته ترین و سریع ترین روش ترک اعتیاد ، در حال حاضر روش سم زدایی یاU.R.O.Dاست . که چند سالی است در کشور ما به کار گرفته شده و می شود . در این روش بسته به نوع ماده مخدر ، طریقه استفاده از آن ، و مدت زمانی که سبب اعتیاد شده است ؛ فرد معتاد بین 4 تا 6 ساعت توسط متخصص بیهوش می شود . در مدت زمان بیهوشی داروهایی به بیمار تزریق می گردد که وی بعد از آن که به هوش می آید بسیاری از علایم جسمی ترک ماده مخدر را ندارد، مگر عوارض معمولی بعد از بیهوشی . همان گونه که بارها اشاره و تأکید گردید ادامه درمان های ضروری به عهده روان پزشک معالج است که با بررسی علایم روانی ، برنامه ریزی درمانی را شروع می نماید . داروهایی که اغلب مورد استفاده قرا رمی گیرند داروهای ضد ماده مخدر و داروهای ضروری برای درمان علایم روانی و برخی علایم جسمی باقی مانده می باشد که ممکن است ضعف ، سستی و ... را در بر داشته باشد . بهتر است که روش سم زدایی در بیمارستان و با نظارت و مراقبت های پزشکی انجام گردد .
گاهی شنیده می شود که با این روش در 24 ساعت ( یک روز ) بیماری اعتیاد درمان می گردد و یا در بعضی از درمانگاه ها و یا مطب های اختصاصی در چند ساعت انجام می شود . این شنیده ها تا حدودی اغراق آمیز به نظر می رسد و خود نوعی تبلیغات تجارتی است .
روش سم زدایی بهتر است در بیمارستان صورت پذیرد و لازم است که بیمار بعد از انجام سم زدایی چند روز در بیمارستان بستری باشد تا توسط پزشک معالج علائم جسمی و روانی او به حالتی اطمینان بخش بهبود یافته و بقیه درمان ها به طور سرپایی ادامه یابد . تشخیص و تصمیم گیری در مورد زمان مرخص شدن بیمار معتاد برعهده پزشک معالج است. مهم ترین نکته درمانی این است که بعد از ترخیص ، بیمار باید از داروهایی که توسط پزشک تجویز می شود حتماً استفاده کرده و به توصیه های او عمل نماید و تا زمانی که لازم باشد به درمان خود ادامه دهد .
روش سم زداییU.R.O.D هیچ گونه خطری در پی نخواهد داشت . معهذا لازم است که بیمار مورد آزمایشات و معاینات لازم پزشکی قرار گیرد . اگر به دلیل یک نوع بیماری ، استفاده از روش سم زدایی غیر ممکن باشد بدون شک از روش های دیگر ترک و درمان اعتیاد می توان بهره گرفت . بنابر آنچه که گفته شد و چنانچه می خواهید در ترک و درمان اعتیاد خود یا نزدیکان خود موفق باشید ، رعایت موارد زیر ضروری است؛ در غیر این صورت احتمال بازگشت به اعتیاد حتمی است :
1- فرد معتاد از دیدگاه پزشکی خصوصاً روان پزشکی بیمار است .
2- فرد معتاد باید بخواهد و مصمم باشد که از بلای خانمانسوز اعتیاد نجات یابد .
3- ارزیابی های روان پزشکی ، روان شناختی ، شخصیتی ، جسمی و ... قبل از شروع ترک و درمان ضروری است .
4- بیمار و خانواده بیمار بهتر است که در حد امکان نظریات و توصیه های روان پزشک معالج را پذیرفته و به آن عمل نمایند .
5- بهتر است فرد معتاد با همراه مورد اعتماد خانواده و روان پزشک معالج در بیمارستان بستری گردد .
6- در صورتی که پزشک معالج صلاح می داند ، بیمار معتاد در مدت زمان مشخصی ممنوع الملاقات باشد و تمام اطرافیان و نزدیکان باید این نکته را رعایت نمایند.
7- نوع و روش ترک یا سم زدایی با توافق بیمار معتاد یا خانواده او و روان پزشک معالج تعیین و انتخاب شود.
8- مدت زمان بستری توسط پزشک معالج تعیین و مشخص می گردد و بیمار و خانواده او نباید بر خلاف آن عمل نمایند .
9- بعد از انجام ترک اعتیاد بیمار باید حداقل به مدت یک سال تحت نظر روان پزشک به درمان خود ادامه داده و از داروهایی که تجویز می شود استفاده و به توصیه های او عمل نماید .
10 – درمان های غیر دارویی مانند روان درمانی انفرادی ، گروه درمانی ، خانواده درمانی و ... اگر لازم باشد بهتر است انجام شود.
11- شروع به کار ، فراهم نمودن کاری مناسب ، و بازگشت سریع فرد به کار قبلی در درمان بسیار مؤثر است .
12- فعالیت های ورزشی روزانه و منظم یکی از ضروریات درمان است.
13- در حال حاضر پیشرفته ترین ، سریعترین و بهترین روش ترک اعتیاد ، روش سم زدایی U.R.O.D می باشد که بهتر است با بستری شدن در بیمارستان صورت پذیرد .
به این امید که شاهد روزی باشیم که اعتیاد به مواد مخدر و یا هرگونه اعتیاد دیگری در کشور عزیزمان ریشه کن گردد.
انواع شخصیت ها در ارتباطات
* شخصیت سازشگر :
1. کلمات : موافقت آمیز
2. بدن : حالت رقت آمیز
3. درون : احساس بی ارزشی
فرد سازشگر همواره سخنانش در جهت جلب توجه دیگران و خودشیرینی است و سعی دارد از هر موضوعی که موجب ناخوشایندی دیگران شود ، معذرت خواهی کند و هرگز مخالفتی نشان ندهد .
بطور کلی او « انسان بله » است . به نحوی صحبت می کند که گویی قادر نیست برای شخص خود کاری انجام دهد و همواره احتیاج دارد تا شخص دیگری کارهای او را تأیید کند .
* شخصیت سرزنشگر :
· کلمات : مخالفت آمیز
· بدن : وضع ملامت کننده دارد
· درون : احساس تنهائی و ناموفقی
سرزنشگر ، ایرادگیر و خودکامه و ارباب است . مانند بالا دستها رفتار می کند و به نظر می رسد که اینطور می گوید « اگر تو نبودی ، همه کارها درست بود » احساس سفتی عضلات و اندام ها است . فشار خون هم در حال بالا رفتن است . صدا خشن ،گرفته و اغلب زیر و بلند است .
برای آنکه سرزنشگری تمام عیار باشید ، باید هر چه ممکن است با صدای بلندتر و رفتاری ستمگرانه تر رفتار کنید . هر کس یا هر جزیی را خوار و پست کنید .
* شخصیت حسابگر :
1. کلمات : بیش از اندازه معقول
2. بدن : حساب می کند
3. درون : احساس آسیب پذیری
حسابگر بسیار مرتب و معقول است و اصلاً نشان نمی دهد که احساسات دارد . فردی است آرام ، خونسرد ، آسوده خاطر . او را می توان با ماشین حسابگر یا کتاب لغت مقایسه کرد . بدنش خشک و سرد و از نظر دیگران بریده است .
صدایش خشک و یکنواخت بوده ، کلماتی که به کار می برد نیز به نظر انتزاعی می رسد .
زمانی که حسابگر هستید ، از طولانی ترین کلماتی که ممکن باشد ، استفاده می کنید حتی اگر معنای آنها را درست ندانید . بدین طریق لااقل هوشمند جلوه می کنید . اما پس از تمام شدن قسمت اول ، دیگر کسی به حرف های شما گوش نخواهد کرد .
* شخصیت گیج :
· کلمات : نامربوط
· بدن : کج و نابجا
· درون : هیچ کس به من توجهی ندارد ،هیچ جا جایم نیست .
هر عملی که از یک آدم گیج سر می زند و هر حرفی که از دهانش خارج می شود ، با آنچه دیگران می گویند و کاری که می کنند نامربوط است . هرگز جوابی به جا نمی دهد . احساس درونی او به افراد مات و مبهوت شباهت دارد . صدایش هم مرتب بالا و پائین می رود . غالباً با کلماتش نمی خواند و ممکن است بی دلیل آهسته وبلند شود . زیرا فکر این فرد در هیچ جا متمرکز نیست .
*آدم همتراز
در یک آدم همتراز ، نوعی کمال ، روانی گفتار ، سرحالی و سرگشادگی و در مجموع چیزی وجود دارد در حد کمال ، می توانید به چنین فردی اعتماد کنید و می دانید که تکلیفتان با او چیست ، ضمن آنکه از حضور او احساس لذت می کنید چنین وصفی یک وضعیت کمال و آزادی است .
پاسخ آدم همتراز برای همه چیز واقعی است . اگر به کسی بگوید « از شما خوشم می آید » صدایش گرم است ، چشمش با شما است . اگر بگوید « واقعاً از دست شما فوق العاده عصبانی هستم » صدایش نیز خشن و صورتش خشمگین و گرفته ، پیام یگانه و مستقیم است .
پاسخ آدم همتراز به صورت کلی است نه جزئی . تمام بدن ، اعضای حسی ، افکار و احساسات همه واکنش نشان می دهند و این وضع مثلاً با پاسخ حسابگرانه در تضاد است که هیچ عضوی جز دهان ، حرکتی که آنهم جزئی است ، نشان نمی دهد .
اهمال کاری و راههای غلبه بر آن
اهمال کاری چیست ؟
از نظر روانشناسی ، اهمال کاری یعنی به آینده محول کردن کاری که تصمیم به اجرای آن گرفته ایم اما این واژه نزد افراد مختلف معانی متفاوتی دارد و وجوه مختلفی از آن برداشت می شود :
1. شما مایل به انجام کاری هستید و آن کار دست کم می تواند در آینده برای شما نتیجه بخش باشد هر چند در حال حاضر ضروری به نظر نمی رسد.
2. شما به طور قطع مصمم به انجام کاری هستید .
3. شما بدون علت کاری را به تأخیر می اندازید .
4. شما نتایج نامطلوب « به تعویق انداختن » کار را در نظر می گیرید .
5. شما با وجود آگاهی به زیانهای اهمال کاری ، کارتان را به تعویق می اندازید .
6. شما از اینکه عادت به اهمال کاری دارید خودتان را سرزنش می کنید یا برای موجه جلوه دادن این عادت زشت دلایل مختلفی را دستاویز قرار می دهید و از خود دفاع می کنید .
7. شما ناخودآگاه به اهمال کاری خود ادامه می دهید .
8. شما کارتان را در آخرین مهلت با اکراه انجام می دهید یا هرگز آن را انجام نمی دهید .
9. شما از اینکه کارتان را به موقع انجام نمی دهید ناراحت هستید و از این بابت که بدون دلیل آن را به تأخیر انداخته اید خود را سرزنش می کنید .
10. شما به خود قول می دهید که از حالا به بعد دیگر کارهایتان را به تأخیر نیندازید و در حقیقت درصدد این هستید که این رفتار را مرتکب نشوید .
11. زمان زیادی از این وعده نمی گذرد که شما در مواجهه با مشکلی دیگر باز هم اهمال کاری می کنید .
در اینجا وجوه مختلف « اهمال کاری » و به تعویق انداختن کارها « در قالب موارد گفته شده قرار می گیرد منتها بعضی در حد طبیعی » قرار دارد و ممکن است حتی در بهتر ادامه دادن آن کار نیز به شما کمک کند . اما به طور کلی به تعویق انداختن کار ، رفتاری ناپسند و ناراحت کننده است که پیامدهای ناخوشایندی در بر دارد و هرگز نمی توان از تأخیر در انجام کارها ، به تصور و گمان بهتر ارائه کردن آنها دفاع کرد . اهمال کاری به هر نحوی که باشد ،رفتاری نامطلوب و نکوهیده است که به تدریج در وجود انسان به صورت عادت در می آید پس با آن مبارزه کنید زیرا پیامدهای تأخیر در کار برای خود شخص نیز رنج آور است و احساسی که از این تأخیر در او ایجاد می شود علاوه بر زیانهای پیش بینی شده و نشده ، شرمساری و بی زاری از خویشتن را نیز در بردارد . ما عادت داریم برای خطاهای خود از جمله تأخیر در کارها ، به عذر و بهانه و منطقی جلوه دادن آن روی آوریم . در نتیجه با این کار خود به تجدید و تقویت آنها کمک می کنیم . وقتی برای به تعویق انداختن کارهای خود عذر و بهانه می آورید در حقیقت آن را امری موجه جلوه می دهید و عواقب آن را از یاد می برید . گاهی به زشتی عادتی که پیدا کرده اید می اندیشید و از اینرو پیش وجدان خود شرمنده می شوید . این احساس خوبی است که می تواند شما را از ادامه روش قبلی باز دارد ولی این حالت کلیت ندارد چرا ؟ ...
در این حالت ، یعنی احساس شرمندگی و ناخوشایند که بر اثر سهل انگاری در شخص ایجاد می شود ، ممکن است به تدریج فرد را به دوری و پرهیز از ادامه این رفتار تشویق کند ، در حالی که بی تفاوتی درباره آن ، قطعاً فرد را به ادامه این رفتار سوق می دهد .
علل اساسی اهمالکاری :
در مورد عوامل اصلی اهمال کاری باید به نکات زیر که خصوصیات رفتاری افراد اهمال کار را نشان می دهد اشاره کنیم .
1. من باید کارم را خوب انجام دهم ، در غیراینصورت از کارم راضی نخواهم بود .
2. همه شرایط باید به نفع من تغییر یابد و هر چه می خواهم برایم فراهم شود .
3. همه باید با من خوب رفتار کنند و احترام مرا نگه دارند .
در مورد اول ، انتظار و توقع زیاد درباره هر چه بهتر انجام شدن کار ، موجب نگرانی و تشویش و ترس او از شکست می شود . در مورد دوم نتیجه ای که نصیب شخص می شود رنجش و خصومت است .
در مورد سوم ، نتیجه کار ، اضطراب و ناامیدی همراه با پایین بردن سطح تحمل و عدم توانایی در برابر مشکلات است .
راههای غلبه بر اهمال کاری :
شما خود را دست کم می گیرید و به این جهت به اهمال کاری کشیده می شوید . شما خود را فردی بی دست و پا تصور می کنید و از این جهت احساس خود کم بینی دارید . با این طرز فکر نمی توانید از تواناییها و تجربه هایتان استفاده کنید . قضاوت بر مبنای چند مورد رفتار مطلوب یا نامطلوب نمی تواند ملاک ارزشمندی یا بیهودگی شما به شمار آید .
راه حل منطقی چیست ؟
· راه حل منطقی آن است که در درک از خویشتن ، راه تعادل پیش گیرید ، نه زیاد خود را باور داشته باشید و نه خود را دست کم بگیرید .
· قضاوت شما درباره خودتان نباید موردی باشد .
· رفتارتان را به طور منطقی ارزیابی کنید .
· استعدادهای ذاتیتان را از یاد نبرید .
· اصول رفتاری و خصوصیات اخلاقی را بدون قید و شرط قبول کنید .
· عاقلانه ومثبت عمل کنید و ازمنفی بافی بپرهیزید .
· به ارزشهای اجتماعی اهمیت بدهید .
· بین نظرهای خود و نظرهای دیگران در باورها تفاوت قائل شوید و به روش منطقی قضاوت کنید .
· در زندگیتان روشی را انتخاب کنید که به نفع و صلاح شما و جامعه باشد .
· به قضایا از زوایای مختلف آن بنگرید از نگرش یک بعدی پرهیز کنید . در این صورت به تعادل راه پیدا خواهید کرد و در قضاوت خود کمتر دچار اشتباه خواهید شد .
· خودخواهیها را کنار بگذارید .
· به ناتوانیهایتان کمتر بیندیشید .
· در این صورت به بیشتر از آن چه در انتظارش بوده اید ، دست خواهید یافت .
چگونه انتقاد کنیم تا نتیجه بگیریم
شما در مقابل انتقاد چگونه عمل میکنید؟
آیا انتقاد سبب خشم و عصبانیت شما میشود؟
آیا شما نیز گهگاه با سخنان انتقادآمیز خود موجب رنجش دیگران میشوید؟ آیا از ترس اینکه مبادا کسی را از خود برنجانید، در بیان مطالبی که آن را مفید میدانید، تردید میکنید؟
پاسخ این پرسشها اغلب مثبت میباشد چرا که مردم معمولاً تمایل دارند انتقاد را به شکل منفی به کار برند و تعبیر و تفسیر کنند و یا به دلیل منفی بودنش از انتقاد کردن خودداری نمایند. اگر چند نفر را به طور اتفاقی انتخاب کنید و از آنان بپرسید « معنی انتقاد چیست؟» به احتمال زیاد خواهند گفت: «انتقاد اظهارنظری است مخرب، تحقیرکننده یا خصومتآمیز که هدفش عیبجویی است.»
چرا انتقاد در مفهوم رایج خود دارای تاثیر تا بدین حد مخرب و منفی است؟
انتقاد عبارت است از انتقال اطلاعات به دیگران به نحوی که افراد مورد انتقاد بتوانند آن را در جهت مصالح خود به کار برند. و یا انتقاد وسیله ای است برای تشویق و افزایش رشد فردی و روابط اجتماعی
برای اینکه انتقادمان سازنده باشد و از آن احساس خشنودی کنیم، باید به یک پرسش کلیدی پاسخ دهیم:
اطلاعاتی را که میخواهیم به فرد مخاطب بدهیم، چگونه بیان کنیم که از یک طرف مخاطب ما آن را بپذیرد و از آن سود ببرد و از طرف دیگر به بهبود روابط ما با او کمک کند "به عبارتی دیگر" چه بگوییم؟ "و" چگونه بگوییم؟"
این پرسش، مرکز ثقل مساله را از عیبجویی به حل مشکل تغییر میدهد.
برای طرح یک انتقاد سازنده و مؤثر باید موارد ذیل را مدنظر داشته باشید:
واضح و شمرده سخن بگویید، به طوری که طرف مقابل انتقاد شما و دلیل مطرح کردن آن را بفهمد.
منبع: «هیچ کس کامل نیست» ترجمه: پریچهر معتمد گرجی
روانشناسان نقش باورهای غلط را در ایجاد مشکلات زناشوئی یک اصل میدانند که شایعترین باورهای غلط با خطاهای شناختی که شایع میباشند عبارتند از:
الف: حکمکنندگی:
مثلاً هرگاه رفتار یا ویژگی خاصی را از همسر خود متوقع باشید و با برآورده نشدن آن دچار احساس خشم شکست و خودخوری شوید نمونه این توقعات را در جملههای زیر میتوانید مطالعه کنید:
1- همسر من باید همیشه نسبت به من و خواستههایم حساس باشد.
2- من باید به آسانی رفتار همسرم را در دست داشته باشم.
3- من باید همیشه در به دست آوردن محبت موفق باشم.
4- سعی کنید در گفتههای خود به جای کلمه باید از کلمه ترجیح میدهم استفاده کنید تا باعث بروز احساسات منفی در همسرتان نشود.
مثال: ترجیح میدهم همسرم نسبت به من و خواستههایم حساس باشد اما نه همیشه
ب: نیازمندی:
بعضی مواقع باورهای غیرمنطقی الزاماتی را بوجود میآورد که به نظر فرد برای خوشبختی او ضروری است مثلاً در صورتی شاد هستم که همسرم مرا دوست بدارد.
- من دیگر هیچگاه نمیتوانم فردی به این جالبی پیدا کنم این افراد برای دریافت محبت همسیر همیشه مضطرب هستند و اگر تامین نشوند دچار رفتارهای عصبی و افسردگی میشوند.
ج: تحمل کم برای ناکامی
برخی افراد به طور غیر منطقی به خود قبولاندهاند که قادر به تحمل مشکلاتی که در روابط پیش میآیند یا پیشبینی میشوند نیستند زوجها با این اعتقاد که زندگی باید آرام و بدون هیچ مشکل عمدهای باشد برای خود دردسر ایجاد میکنند زیرا باعث درماندگی بیشتری میشود.
بایدهای غیرمنطقی که در خانوادهها ایجاد مشکل میکنند:
· زن نباید بدون اجازه مرد کاری انجام دهد.
· مرد باید همیشه سر ساعت مشخص به منزل بازگردد.
· لذت بردن از روابط زناشویی فقط حق مرد است.
· ابراز احساسات زن کار سبکی است.
· زن خوب کسی است که خشم و عصبانیتش را درون خودش بریزد.
· عدم قدردانی کلامی معادل عدم علاقه است.
· و …
گوش دادن مهارتی لازم برای مذاکره
شنیدن با گوش دادن متفاوت است زیرا ارزیابی و تفسیر شنیدهها را گوش دادن میگویند لذا ما باید سعی کنیم شنوندگان بهتری باشیم یک روش آسان که میتواند به شما کمک کند تا شنونده بهتری باشید گوش دادن انعکاسی است. گوش دادن انعکاسی به صحبت کننده نشان میدهد که شما دارید به او گوش میدهید او را میفهمید و احساس او را درک میکنید این نوع گوش دادن حسن تفاهم به وجود میآورد.مثال همسر شما با ناراحتی به شما میگوید که با رئیس یا کارفرمای خود مشکل جدی دارد شما جواب میدهید از این مشکل خیلی ناراحتی یا نه؟ این پاسخ شما او را متوجه میکند که به حرفهایش گوش دادهاید و به او توجه دارید.
بعنوان تمرین 5 دقیقه درباره مشکلی با دوست خود صحبت کنید دوست شما باید هر از چند لحظه آنچه را شنیده است را به شما منعکس کند و با تکان دادن سر، تبسم کردن یا گفتن عبارتهایی مثل "میفهمم" "خوب بیشتر تعریف کن" علاقمندی خود را به سخنان شما نشان دهد حالا میتوانید نقش خود را عوض کنید به احتمال زیاد استفاده از این روش (انعکاسی) در دفعات اول مشکل است اما نتایج خوبی به بار میآورد.