1. از امام حسن (ع) سؤال شد : زهد چیست ؟ فرمود : رغبت به تقوى و بى رغبتى به دنیا. ------------------------------------ 2. از امام حسن (ع) سؤال شد : مروت چیست ؟ فرمود : حفظ دین ، عزت نفس ، نرمش ، احسان ، پرداخت حقوق و اظهار دوستى نسبت به مردم . ------------------------------------ ------------------------------------ ------------------------------------سخنانی کوتاه و بسیار پرمحتوا از امام حسن مجتبی علیه السلام(1)
(تحف العقول ، ص 227)
(تحف العقول ، ص 227)
3. از امام حسن (ع) سؤال شد : کرم چیست ؟ فرمود : بخشش پیش از خواهش و اطعام در قحطى .
(تحف العقول ، ص 227)
------------------------------------
4. از امام حسن (ع) سؤال شد : بخل چیست ؟ فرمود : آنچه در کف دارى شرف بدانى ، و آنچه انفاق کنى تلف شمارى .
(تحف العقول ، ص 227)
5.از امام حسن (ع) سؤال شد: بى نیازى چیست ؟ فرمود : رضایت نفس به آنچه برایش قسمت شده ، هر چند کم باشد .
(تحف العقول ، ص 228)
------------------------------------
6 . از امام حسن (ع) سؤال شد: فقر چیست ؟ فرمود : حرص به هر چیز .
(تحف العقول ، ص 228)
------------------------------------
7. از امام حسن (ع) سؤال شد: شرف چیست ؟ فرمود : موافقت با دوستان و حفظ همسایگان .
(تحف العقول ، ص 228)
------------------------------------
8. از امام حسن (ع) سؤال شد: پستى و ناکسى چیست ؟ فرمود : به خود رسیدن و بىاعتنایى به همسر .
(تحف العقول ، ص 228)
------------------------------------
9. پناهنده به خدا آسوده و محفوخ است ، و دشمنش ترسان و بىیاور
(تحف العقول ، ص 229)
------------------------------------
10. از خدا بر حذر باشید با زیادى یاد او ، و از خدا بترسید به وسیله تقوى ، و به خدا نزدیک شوید با طاعت ، به درستى که او نزدیک است و پاسخگو .
(تحف العقول ، ص 229)
------------------------------------
11.بزرگى کسانى که عظمت خدا را دانستند این است که تواضع کنند ، و عزت آنها که جلال خدا را شناختند این است که برایش زبونى کنند ، و سلامت آنها که دانستند خدا چه قدرتى دارد این است که به او تسلیم شوند .
(تحف العقول ، ص 229)
------------------------------------
12. بدانید که خدا شما را بیهوده نیافریده و سر خود رها نکرده ، مدت عمر شما را معین کرده ، و روزى شما را میانتان قسمت کرده ، تا هر خردمندى اندازه خود را بداند و بفهمد که هر چه برایش مقدر است به او مىرسد ، و هر چه از او نیست به او نخواهد رسید ، خدا خرج دنیاى شما را کفایت کرده و شما را براى پرستش فراغت بخشیده و به شکرگزارى تشویق کرده ، و ذکر و نماز را بر شما واجب کرده و تقوى را به شما سفارش کرده ، و آن را نهایت رضایتمندى خود مقرر ساخته .
(تحف العقول ، ص 234)
------------------------------------
13. اى بندگان خدا ، از خدا بپرهیزید ، و بدانید که هر کس از خدا بپرهیزد ، خداوند او را به خوبى از فتنهها و آزمایشها برآورد و در کارش موفق سازد و راه حق را برایش آماده کند .
(تحف العقول ، ص 234)
------------------------------------
14. هیچ مردمى با هم مشورت نکند مگر اینکه به درستى هدایت شوند .
(تحف العقول ، ص 236)
------------------------------------
15. پستى و ناکسى این است که شکر نعمت نکنى .
(تحف العقول ، ص 236)
------------------------------------
16. در طلب مانند شخص پیروز مکوش ، و مانند کسى که تسلیم شده به قدر اعتماد نکن چون به دنبال کسب و روزى رفتن سنت است ، و میانهروى در طلب روزى از عفت است ، و عفت مانع روزى نیست ، و حرص موجب زیادى رزق نیست . به درستى که روزى قسمت شده و حرص زدن ، موجب گناه مىشود .
(تحف العقول ، ص 236)
------------------------------------
17. انسان تا وعده نداده ، آزاد است . اما وقتى وعده مىدهد زیر بار مسؤولیت مىرود ، و تا به وعدهاش عمل نکند رها نخواهد شد .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113)
------------------------------------
18. آن کس که بر حسن اختیار خداوند توکل و اعتماد کند ( و به قضا و قدر الهى خوشنود باشد ) آرزو نمىکند در غیر حالى باشد که خداوند برایش اختیار کرده است .
(تحف العقول ، ص 236)
------------------------------------
19.خیرى که هیچ شرى در آن نیست ، شکر بر نعمت و صبر بر مصیبت و ناگوار است .
(تحف العقول ، ص 237)
------------------------------------
20. آن حضرت - علیه السلام - به مردى که از بیمارى شفا یافته بود ، فرمود : خدا یادت کرد پس یادش کن ، و از تو گذشت پس شکرش کن .
(تحف العقول ، ص 237)
------------------------------------
21. هر کس که پیوسته به مسجد رود یکى از این هشت فایده نصیبش شود :
آیه محکمه ، دستیابى به برادرى سودمند ، دانشى تازه ، رحمتى مورد انتظار ، سخنى که او را به راه راست کشد یا او را از هلاکت برهاند ، ترک گناهان از شرم مردم و ترس از خدا .
(تحف العقول ، ص 238)
------------------------------------
22. به درستى که پر دیدترین دیدهها آن است که در خیر نفوذ کند ، و شنواترین گوشها آن است که تذکرى را بشنود و از آن سود برد ، سالمترین دلها آن است که از شبهها پاک باشد .
(تحف العقول ، ص 238)
------------------------------------
23. مردى به امام حسن - علیه السلام - عرض کرد : دخترى دارم ، به نظر شما با چه کسى وصلت کنم . فرمود : با کسى که متقى و باایمان باشد .
چون اگر او را دوست بدارد ، مورد احترامش قرار مىدهد ، و اگر از او نفرت داشته باشد ، به او ظلم نمىکند.
(مستظرف ، ج 2 ، ص 218)
------------------------------------
24. به درستى که نعمت دنیا پایدار نیست ، نه از آسیبش آسودگى هست ، و نه از بدیهایش جلوگیرى ، فریبى است حایل سعادت ، و تکیه گاهى است خمیده .
(تحف العقول ، ص 239)
------------------------------------
25. اى بندگان خدا از عبرتها پند گیرید ، و از اثر گذشتگان متوجه شوید ، و به وسیله نعمتها از نافرمانى خدا باز ایستید ، و از پندها سود برید .
(تحف العقول ، ص 239)
------------------------------------
26. به درستى که خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود ساخته تا به وسیله طاعتش به رضاى او سبقت گیرند.
(تحف العقول ، ص 239)
------------------------------------
27. به خدا سوگند اگر پرده برگیرند ، معلوم مىشود که نیکوکار مشغول کار نیک خود است و بدکار گرفتار بدکردارى خود.
(تحف العقول ، ص 240)
------------------------------------
28. اى پسرم با هیچکس برادرى مکن تا بدانى کجا مىرود و از کجا مىآید و چه ریشهاى دارد ، پس چون خوب از حالش آگاه شدى و معاشرتش را پسندیدى با او برادرى کن به شرط گذشت از لغزش و کمک در تنگى.
(تحف العقول ، ص 236)
------------------------------------
29. از آن حضرت سؤال شد : ترس چیست ؟ فرمود : دلیرى بر دوست و گریز از دشمن.
(تحف العقول ، ص 227)
------------------------------------
30. ننگ کشیدن آسانتر از دوزخ رفتن است.
(تحف العقول ، ص 237)
------------------------------------
31. سفاهت ، به پستى گراییدن و با گمراهان نشستن است .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 115)
------------------------------------
32. آن حضرت در وصف برادر ( دوست ) نیکوکارش فرمود : از همه مردم در چشم من بزرگتر بود و سر بزرگوارى او در نظر من کوچکى دنیا در چشم او بود ، جهل و نادانى بر او تسلط نداشت ، اقدام نمىکرد مگر بعد از اطمینان به سودمند بودن آن . نه شکایتى داشت و نه خشم و دلتنگى .
بیشتر عمرش خاموش بود ، و چون لب به سخن مىگشود بر همه گویندهها چیره بود ، ضعیف و ناتوان مىنمود ، اما هنگام نبرد شیرى درنده بود . چون با دانشمندان مىنشست به شنیدن شیفتهتر بود تا گفتن.
به هنگام ضرورت سخن ، سکوت خود را مىشکست. نمىگفت آنچه را عمل نمىکرد و عمل مىکرد آنچه را نمىگفت ، چون در برابر دو کار قرار مىگرفت که نمىدانست کدام خداپسندانهتر است آن را در نظر مىگرفت که پسند نفسش نبود ، هیچکس را به خاطر کارى که مىتوان از آن عذرى آورد سرزنش نمىکرد .
(تحف العقول ، ص 237)
------------------------------------
33. کسى که عقل ندارد ادب ندارد ، و کسى که همت ندارد مروت ندارد ، و کسى که دین ندارد حیا ندارد. و خردمندى موجب معاشرت نیکو با مردم است ، و به وسیله عقل سعادت هر دو عالم به دست مىآید .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 111)
------------------------------------
34. تعجب مىکنم از کسانیکه در غذاى جسم خود فکر مىکنند ولى در امور معنوى و غذاى جان خویش تفکر نمىکنند. شکم را از طعام مضر حفظ مىکنند ولى در روح و روان خویش افکار پلید و پستى را وارد مىکنند.
(بحار الانوار، ج 1 ، ص 218)
------------------------------------
35.حضرت مجتبى - علیه الاسلام - بهترین جامههاى خود را در موقع نماز مىپوشید ، کسانى از آن حضرت سبب این کار را سؤال کردند ، در جواب فرمود : خداند جمیل است و جمال و زیبایى را دوست دارد به این جهت خود را در پیشگاه الهى زینت مىکنم ، خداوند امر فرموده که با زینتهاى خود در مساجد حاضر شوید.
(تفسیر عیاشى ، ج 2 ، ص 14)
------------------------------------
36. تنها چیزى که در این دنیاى فانى ، باقى مىماند قرآن است ، پس قرآن را پیشوا و امام خود قرار دهید ، تا به راه راست و مستقیم هدایت شوید.
همانا محق ترین مردم به قرآن کسانى هستند که بدان عمل کنند اگر چه آن را حفظ نکرده باشند ، و دورترین افراد از قرآن کسانى هستند که به دستورات آن عمل نکنند گرچه قارى و خواننده آن باشند.
(ارشاد القلوب ، ص 102)
------------------------------------
37. اى مردم هر کس براى خدا اخلاص ورزد و سخن او را راهنماى خود قرار دهد به راهى که درستتر و استوارتر است هدایت مىشود و خداوند او را براى آگاهى و هوشیارى توفیق داده و به عاقبت خوش کمک کرده است.
(تحف العقول ، ص 229)
------------------------------------
38. پرسش صحیح نیمى از علم است ، و مدارا کردن با مردم نیمى از عقل است ، و اقتصاد و اعتدال در زندگى نیمى از مخارج است.
(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ، ج 18 ، ص 108)
------------------------------------
39. بیشترین زیرکى ، ترس از خدا و پرهیزکارى است و بیشترین نادانى ، عیاشى و شهوترانى است.
(حلیه الاولیاء ، ج 2 ، ص 37)
------------------------------------
40. مادرم فاطمه ( س ) را دیدم که شب جمعه تا صبح مشغول عبادت و رکوع و سجود بود و شنیدم که براى مؤمنین دعا مىکرد و اسامى آنان را ذکر مىنمود و براى آنان بسیار دعا مىکرد ولى براى خودش دعا نکرد ، پس به او عرض کردم : مادر چرا همان طور که براى دیگران دعا کردى براى خودت دعا نکردى ، فرمودند : پسرم ، اول همسایه را مقدم دار و سپس خود و اهل خانه را .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 81)
------------------------------------
41. رسول خدا ( ص ) فرمود : محبت و دوستى ما اهل بیت را اختیار کنید ، چون هر کس خدا را در حالى ملاقات کند که ما اهل بیت را دوست داشته باشد ، با شفاعت ما وارد بهشت مىشود.
(محاسن ، ص 61)
------------------------------------
42. اى مردم ! از جدم پیامبر خدا شنیدم که مىفرمود : من شهر علم و دانشم و على ( ع ) دروازه آن است ، آیا از غیر دروازه وارد شهر مىشوند ؟
(امالى صدوق ، ص 207)
------------------------------------
43. شخصى به امام حسن - علیه السلام - عرض کرد : اى پسر پیامبر خدا چرا ما از مرگ اکراه داریم و آن را دوست نداریم ؟ حضرت فرمود : چون شما آخرت خود را خراب و دنیایتان را آباد کردهاید ، بنابراین انتقال از عمران و آبادانى به خرابى و ویرانى را دوست ندارید .
(بحار الانوار ، ج 44 ، ص 110)
------------------------------------
44. سوگند به خداوند ! هر کس ما را دوست داشته باشد ، اگر چه در دورترین نقاط مانند دیلم اسیر باشد ، دوستى ما براى او مفید است . همانا محبت ما گناهان فرزندان آدم را از بین مىبرد ، همانطور که باد برگ درختان را مىریزد .
(بحار الانوار ، ج 44 ، ص 24)
------------------------------------
45. بیشتر اهل کوفه به معاویه نوشتند : ما با تو هستیم ، اگر مىخواهى ما حسن ( ع ) را دستگیر مىکنیم و پیش تو مىفرستیم . بعد خیمه امام حسن ( ع ) را غارت کرده و آن حضرت را مجروح کردند.
پس امامحسن ( ع ) به معاویه نوشت : همانا این امر ( حکومت ) و جانشینى پیامبر از آن من و اهل بیت من است و براى تو و اهل بیت تو حرام است ، من این مطلب را از رسول خدا شنیدم .
سوگند به خداوند ، اگر یارانى شکیبا و آگاه به حق خویش مىیافتم ، تسلیم تو نمىشدم و آنچه را مىخواستى به تو نمىدادم .
(بحار الانوار ، ج 44 ، ص 45)
------------------------------------
46. اگر همه دنیا را تبدیل به یک لقمه غذا کنم و به انسانى که خدا را از روى خلوص عبادت مىکند بخورانم ، باز احساس مىکنم که در حق او کوتاهى کردهام .و اگر از استفاده کردن کافر از دنیا جلوگیرى کنم تا به آن اندازه که جانش از شدت گرسنگى و تشنگى به لب برسد ، آنگاه جرعهاى آب به او بدهم ، خود را اسرافکار مىپندارم .
(تنبیه الخواطر و نزهة النواطر ( مجموعه ورام ) ، ج 1 ، ص 350)
------------------------------------
47. والاترین مقام نزد خداوند ، از آن کسى است که بیشتر از همه به حقوق مردم آشنا باشد و در اداى آن حقوق ، بیشتر از همه کوشا باشد . و کسى که در برابر برادران دینى خود تواضع کند ، خداوند او را از صدیقین و شیعیان امیرالمؤمنین - علیه السلام - قرار مىدهد .
(حیاة امام حسن بن على ، ج 1 ، ص 319)
------------------------------------
48.پیامبر خدا ( ص ) فرمود : هیچ بندهاى حقیقتا مؤمن نیست مگر اینکه نفس خود را شدیدتر از محاسبه بین دو شریک و یا محاسبه مولا از بنده خود مورد محاسبه قرار دهد .
(بحار الانوار ، ج 70 ، ص 72)
49. پیامبر خدا ( ص ) فرموده است : یکى از موجبات آمرزش گناهان ، مسرور کردن برادران دینى است .
(مجمع الزوائد و منبع الفوائد ، ج 8 ، ص 193)
------------------------------------
50. دنیا محل گرفتارى و آزمایش است و هر چه در آن است رو به زوال و نابودى مىباشد ، و خداوند ما را از احوال دنیا آگاه کرده است تا عبرت گیریم ، و به ما وعده عذاب داده تا بعد از آن ، حجتى بر خدا نداشته باشیم . پس در این دنیاى فانى زهد بورزید و به آنچه باقى و پایدار است رغبت داشته باشید و در خفا و آشکار از خدا بترسید .
(توحید صدوق ، ص 378)
1. از امام حسن (ع) سؤال شد : زهد چیست ؟ فرمود : رغبت به تقوى و بى رغبتى به دنیا. ------------------------------------ 2. از امام حسن (ع) سؤال شد : مروت چیست ؟ فرمود : حفظ دین ، عزت نفس ، نرمش ، احسان ، پرداخت حقوق و اظهار دوستى نسبت به مردم . ------------------------------------ ------------------------------------ ------------------------------------سخنانی کوتاه و بسیار پرمحتوا از امام حسن مجتبی علیه السلام(1)
(تحف العقول ، ص 227)
(تحف العقول ، ص 227)
3. از امام حسن (ع) سؤال شد : کرم چیست ؟ فرمود : بخشش پیش از خواهش و اطعام در قحطى .
(تحف العقول ، ص 227)
------------------------------------
4. از امام حسن (ع) سؤال شد : بخل چیست ؟ فرمود : آنچه در کف دارى شرف بدانى ، و آنچه انفاق کنى تلف شمارى .
(تحف العقول ، ص 227)
5.از امام حسن (ع) سؤال شد: بى نیازى چیست ؟ فرمود : رضایت نفس به آنچه برایش قسمت شده ، هر چند کم باشد .
(تحف العقول ، ص 228)
------------------------------------
6 . از امام حسن (ع) سؤال شد: فقر چیست ؟ فرمود : حرص به هر چیز .
(تحف العقول ، ص 228)
------------------------------------
7. از امام حسن (ع) سؤال شد: شرف چیست ؟ فرمود : موافقت با دوستان و حفظ همسایگان .
(تحف العقول ، ص 228)
------------------------------------
8. از امام حسن (ع) سؤال شد: پستى و ناکسى چیست ؟ فرمود : به خود رسیدن و بىاعتنایى به همسر .
(تحف العقول ، ص 228)
------------------------------------
9. پناهنده به خدا آسوده و محفوخ است ، و دشمنش ترسان و بىیاور
(تحف العقول ، ص 229)
------------------------------------
10. از خدا بر حذر باشید با زیادى یاد او ، و از خدا بترسید به وسیله تقوى ، و به خدا نزدیک شوید با طاعت ، به درستى که او نزدیک است و پاسخگو .
(تحف العقول ، ص 229)
------------------------------------
11.بزرگى کسانى که عظمت خدا را دانستند این است که تواضع کنند ، و عزت آنها که جلال خدا را شناختند این است که برایش زبونى کنند ، و سلامت آنها که دانستند خدا چه قدرتى دارد این است که به او تسلیم شوند .
(تحف العقول ، ص 229)
------------------------------------
12. بدانید که خدا شما را بیهوده نیافریده و سر خود رها نکرده ، مدت عمر شما را معین کرده ، و روزى شما را میانتان قسمت کرده ، تا هر خردمندى اندازه خود را بداند و بفهمد که هر چه برایش مقدر است به او مىرسد ، و هر چه از او نیست به او نخواهد رسید ، خدا خرج دنیاى شما را کفایت کرده و شما را براى پرستش فراغت بخشیده و به شکرگزارى تشویق کرده ، و ذکر و نماز را بر شما واجب کرده و تقوى را به شما سفارش کرده ، و آن را نهایت رضایتمندى خود مقرر ساخته .
(تحف العقول ، ص 234)
------------------------------------
13. اى بندگان خدا ، از خدا بپرهیزید ، و بدانید که هر کس از خدا بپرهیزد ، خداوند او را به خوبى از فتنهها و آزمایشها برآورد و در کارش موفق سازد و راه حق را برایش آماده کند .
(تحف العقول ، ص 234)
------------------------------------
14. هیچ مردمى با هم مشورت نکند مگر اینکه به درستى هدایت شوند .
(تحف العقول ، ص 236)
------------------------------------
15. پستى و ناکسى این است که شکر نعمت نکنى .
(تحف العقول ، ص 236)
------------------------------------
16. در طلب مانند شخص پیروز مکوش ، و مانند کسى که تسلیم شده به قدر اعتماد نکن چون به دنبال کسب و روزى رفتن سنت است ، و میانهروى در طلب روزى از عفت است ، و عفت مانع روزى نیست ، و حرص موجب زیادى رزق نیست . به درستى که روزى قسمت شده و حرص زدن ، موجب گناه مىشود .
(تحف العقول ، ص 236)
------------------------------------
17. انسان تا وعده نداده ، آزاد است . اما وقتى وعده مىدهد زیر بار مسؤولیت مىرود ، و تا به وعدهاش عمل نکند رها نخواهد شد .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113)
------------------------------------
18. آن کس که بر حسن اختیار خداوند توکل و اعتماد کند ( و به قضا و قدر الهى خوشنود باشد ) آرزو نمىکند در غیر حالى باشد که خداوند برایش اختیار کرده است .
(تحف العقول ، ص 236)
------------------------------------
19.خیرى که هیچ شرى در آن نیست ، شکر بر نعمت و صبر بر مصیبت و ناگوار است .
(تحف العقول ، ص 237)
------------------------------------
20. آن حضرت - علیه السلام - به مردى که از بیمارى شفا یافته بود ، فرمود : خدا یادت کرد پس یادش کن ، و از تو گذشت پس شکرش کن .
(تحف العقول ، ص 237)
------------------------------------
21. هر کس که پیوسته به مسجد رود یکى از این هشت فایده نصیبش شود :
آیه محکمه ، دستیابى به برادرى سودمند ، دانشى تازه ، رحمتى مورد انتظار ، سخنى که او را به راه راست کشد یا او را از هلاکت برهاند ، ترک گناهان از شرم مردم و ترس از خدا .
(تحف العقول ، ص 238)
------------------------------------
22. به درستى که پر دیدترین دیدهها آن است که در خیر نفوذ کند ، و شنواترین گوشها آن است که تذکرى را بشنود و از آن سود برد ، سالمترین دلها آن است که از شبهها پاک باشد .
(تحف العقول ، ص 238)
------------------------------------
23. مردى به امام حسن - علیه السلام - عرض کرد : دخترى دارم ، به نظر شما با چه کسى وصلت کنم . فرمود : با کسى که متقى و باایمان باشد .
چون اگر او را دوست بدارد ، مورد احترامش قرار مىدهد ، و اگر از او نفرت داشته باشد ، به او ظلم نمىکند.
(مستظرف ، ج 2 ، ص 218)
------------------------------------
24. به درستى که نعمت دنیا پایدار نیست ، نه از آسیبش آسودگى هست ، و نه از بدیهایش جلوگیرى ، فریبى است حایل سعادت ، و تکیه گاهى است خمیده .
(تحف العقول ، ص 239)
------------------------------------
25. اى بندگان خدا از عبرتها پند گیرید ، و از اثر گذشتگان متوجه شوید ، و به وسیله نعمتها از نافرمانى خدا باز ایستید ، و از پندها سود برید .
(تحف العقول ، ص 239)
------------------------------------
26. به درستى که خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود ساخته تا به وسیله طاعتش به رضاى او سبقت گیرند.
(تحف العقول ، ص 239)
------------------------------------
27. به خدا سوگند اگر پرده برگیرند ، معلوم مىشود که نیکوکار مشغول کار نیک خود است و بدکار گرفتار بدکردارى خود.
(تحف العقول ، ص 240)
------------------------------------
28. اى پسرم با هیچکس برادرى مکن تا بدانى کجا مىرود و از کجا مىآید و چه ریشهاى دارد ، پس چون خوب از حالش آگاه شدى و معاشرتش را پسندیدى با او برادرى کن به شرط گذشت از لغزش و کمک در تنگى.
(تحف العقول ، ص 236)
------------------------------------
29. از آن حضرت سؤال شد : ترس چیست ؟ فرمود : دلیرى بر دوست و گریز از دشمن.
(تحف العقول ، ص 227)
------------------------------------
30. ننگ کشیدن آسانتر از دوزخ رفتن است.
(تحف العقول ، ص 237)
------------------------------------
31. سفاهت ، به پستى گراییدن و با گمراهان نشستن است .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 115)
------------------------------------
32. آن حضرت در وصف برادر ( دوست ) نیکوکارش فرمود : از همه مردم در چشم من بزرگتر بود و سر بزرگوارى او در نظر من کوچکى دنیا در چشم او بود ، جهل و نادانى بر او تسلط نداشت ، اقدام نمىکرد مگر بعد از اطمینان به سودمند بودن آن . نه شکایتى داشت و نه خشم و دلتنگى .
بیشتر عمرش خاموش بود ، و چون لب به سخن مىگشود بر همه گویندهها چیره بود ، ضعیف و ناتوان مىنمود ، اما هنگام نبرد شیرى درنده بود . چون با دانشمندان مىنشست به شنیدن شیفتهتر بود تا گفتن.
به هنگام ضرورت سخن ، سکوت خود را مىشکست. نمىگفت آنچه را عمل نمىکرد و عمل مىکرد آنچه را نمىگفت ، چون در برابر دو کار قرار مىگرفت که نمىدانست کدام خداپسندانهتر است آن را در نظر مىگرفت که پسند نفسش نبود ، هیچکس را به خاطر کارى که مىتوان از آن عذرى آورد سرزنش نمىکرد .
(تحف العقول ، ص 237)
------------------------------------
33. کسى که عقل ندارد ادب ندارد ، و کسى که همت ندارد مروت ندارد ، و کسى که دین ندارد حیا ندارد. و خردمندى موجب معاشرت نیکو با مردم است ، و به وسیله عقل سعادت هر دو عالم به دست مىآید .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 111)
------------------------------------
34. تعجب مىکنم از کسانیکه در غذاى جسم خود فکر مىکنند ولى در امور معنوى و غذاى جان خویش تفکر نمىکنند. شکم را از طعام مضر حفظ مىکنند ولى در روح و روان خویش افکار پلید و پستى را وارد مىکنند.
(بحار الانوار، ج 1 ، ص 218)
------------------------------------
35.حضرت مجتبى - علیه الاسلام - بهترین جامههاى خود را در موقع نماز مىپوشید ، کسانى از آن حضرت سبب این کار را سؤال کردند ، در جواب فرمود : خداند جمیل است و جمال و زیبایى را دوست دارد به این جهت خود را در پیشگاه الهى زینت مىکنم ، خداوند امر فرموده که با زینتهاى خود در مساجد حاضر شوید.
(تفسیر عیاشى ، ج 2 ، ص 14)
------------------------------------
36. تنها چیزى که در این دنیاى فانى ، باقى مىماند قرآن است ، پس قرآن را پیشوا و امام خود قرار دهید ، تا به راه راست و مستقیم هدایت شوید.
همانا محق ترین مردم به قرآن کسانى هستند که بدان عمل کنند اگر چه آن را حفظ نکرده باشند ، و دورترین افراد از قرآن کسانى هستند که به دستورات آن عمل نکنند گرچه قارى و خواننده آن باشند.
(ارشاد القلوب ، ص 102)
------------------------------------
37. اى مردم هر کس براى خدا اخلاص ورزد و سخن او را راهنماى خود قرار دهد به راهى که درستتر و استوارتر است هدایت مىشود و خداوند او را براى آگاهى و هوشیارى توفیق داده و به عاقبت خوش کمک کرده است.
(تحف العقول ، ص 229)
------------------------------------
38. پرسش صحیح نیمى از علم است ، و مدارا کردن با مردم نیمى از عقل است ، و اقتصاد و اعتدال در زندگى نیمى از مخارج است.
(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ، ج 18 ، ص 108)
------------------------------------
39. بیشترین زیرکى ، ترس از خدا و پرهیزکارى است و بیشترین نادانى ، عیاشى و شهوترانى است.
(حلیه الاولیاء ، ج 2 ، ص 37)
------------------------------------
40. مادرم فاطمه ( س ) را دیدم که شب جمعه تا صبح مشغول عبادت و رکوع و سجود بود و شنیدم که براى مؤمنین دعا مىکرد و اسامى آنان را ذکر مىنمود و براى آنان بسیار دعا مىکرد ولى براى خودش دعا نکرد ، پس به او عرض کردم : مادر چرا همان طور که براى دیگران دعا کردى براى خودت دعا نکردى ، فرمودند : پسرم ، اول همسایه را مقدم دار و سپس خود و اهل خانه را .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 81)
------------------------------------
41. رسول خدا ( ص ) فرمود : محبت و دوستى ما اهل بیت را اختیار کنید ، چون هر کس خدا را در حالى ملاقات کند که ما اهل بیت را دوست داشته باشد ، با شفاعت ما وارد بهشت مىشود.
(محاسن ، ص 61)
------------------------------------
42. اى مردم ! از جدم پیامبر خدا شنیدم که مىفرمود : من شهر علم و دانشم و على ( ع ) دروازه آن است ، آیا از غیر دروازه وارد شهر مىشوند ؟
(امالى صدوق ، ص 207)
------------------------------------
43. شخصى به امام حسن - علیه السلام - عرض کرد : اى پسر پیامبر خدا چرا ما از مرگ اکراه داریم و آن را دوست نداریم ؟ حضرت فرمود : چون شما آخرت خود را خراب و دنیایتان را آباد کردهاید ، بنابراین انتقال از عمران و آبادانى به خرابى و ویرانى را دوست ندارید .
(بحار الانوار ، ج 44 ، ص 110)
------------------------------------
44. سوگند به خداوند ! هر کس ما را دوست داشته باشد ، اگر چه در دورترین نقاط مانند دیلم اسیر باشد ، دوستى ما براى او مفید است . همانا محبت ما گناهان فرزندان آدم را از بین مىبرد ، همانطور که باد برگ درختان را مىریزد .
(بحار الانوار ، ج 44 ، ص 24)
------------------------------------
45. بیشتر اهل کوفه به معاویه نوشتند : ما با تو هستیم ، اگر مىخواهى ما حسن ( ع ) را دستگیر مىکنیم و پیش تو مىفرستیم . بعد خیمه امام حسن ( ع ) را غارت کرده و آن حضرت را مجروح کردند.
پس امامحسن ( ع ) به معاویه نوشت : همانا این امر ( حکومت ) و جانشینى پیامبر از آن من و اهل بیت من است و براى تو و اهل بیت تو حرام است ، من این مطلب را از رسول خدا شنیدم .
سوگند به خداوند ، اگر یارانى شکیبا و آگاه به حق خویش مىیافتم ، تسلیم تو نمىشدم و آنچه را مىخواستى به تو نمىدادم .
(بحار الانوار ، ج 44 ، ص 45)
------------------------------------
46. اگر همه دنیا را تبدیل به یک لقمه غذا کنم و به انسانى که خدا را از روى خلوص عبادت مىکند بخورانم ، باز احساس مىکنم که در حق او کوتاهى کردهام .و اگر از استفاده کردن کافر از دنیا جلوگیرى کنم تا به آن اندازه که جانش از شدت گرسنگى و تشنگى به لب برسد ، آنگاه جرعهاى آب به او بدهم ، خود را اسرافکار مىپندارم .
(تنبیه الخواطر و نزهة النواطر ( مجموعه ورام ) ، ج 1 ، ص 350)
------------------------------------
47. والاترین مقام نزد خداوند ، از آن کسى است که بیشتر از همه به حقوق مردم آشنا باشد و در اداى آن حقوق ، بیشتر از همه کوشا باشد . و کسى که در برابر برادران دینى خود تواضع کند ، خداوند او را از صدیقین و شیعیان امیرالمؤمنین - علیه السلام - قرار مىدهد .
(حیاة امام حسن بن على ، ج 1 ، ص 319)
------------------------------------
48.پیامبر خدا ( ص ) فرمود : هیچ بندهاى حقیقتا مؤمن نیست مگر اینکه نفس خود را شدیدتر از محاسبه بین دو شریک و یا محاسبه مولا از بنده خود مورد محاسبه قرار دهد .
(بحار الانوار ، ج 70 ، ص 72)
49. پیامبر خدا ( ص ) فرموده است : یکى از موجبات آمرزش گناهان ، مسرور کردن برادران دینى است .
(مجمع الزوائد و منبع الفوائد ، ج 8 ، ص 193)
------------------------------------
50. دنیا محل گرفتارى و آزمایش است و هر چه در آن است رو به زوال و نابودى مىباشد ، و خداوند ما را از احوال دنیا آگاه کرده است تا عبرت گیریم ، و به ما وعده عذاب داده تا بعد از آن ، حجتى بر خدا نداشته باشیم . پس در این دنیاى فانى زهد بورزید و به آنچه باقى و پایدار است رغبت داشته باشید و در خفا و آشکار از خدا بترسید .
(توحید صدوق ، ص 378)
آثار و پیامدهای مثبت ومنفی استانی شدن انتخابات نمایندگان مجلس شورای اسلامی
تدوین: موسی مباشری بهجت ابادی
برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه های انتخابیه استانی می تواند از یک سو با مزایایی مانند پرداختن بهتر نمایندگان به وظایف ملی، تقویت نقش شوراهای محلی، گسترش فرهنگ و اندیشه حزبی و کاهش درگیری های قومی و قبیله ای همراه باشد؛ و از دیگر سوی با معایبی مانند کاهش مشارکت مردم در انتخابات، افزایش شکاف و تنش های اجتماعی، بی پاسخ ماندن خواسته های مردم و افزایش هزینه های انتخابات همراه شود.
طرح حاضر که برای استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی به مجلس تقدیم شده است، از طریق تغییر و تعیین حدود جدید حوزههای انتخابیه در پی کسب اهدافی نظیر ارتقاء سطح کیفی مجلس، افزایش میزان مشارکت عمومی در انتخابات و جلوگیری از وقوع برخی تخلفات همچون خرید رای است درابتدا لازم است اهداف مشخص شده برای این طرح و مواد قانونی پیشنهادی آن را بیان ودر ادامه پیامده های مثبت ومنفی آن را بیان کنیم:
اهداف طرح
1- پرداختن نمایندگان به بررسی امور ملی و پرهیز از صرف اوقات نمایندگی برای امور جزئی با حفظ ویژگی محلی و ملی بودن مسئولیت نمایندگی و جایگزین کردن برنامهمحوری به جای شخصمحوری.
2- ارتقای سطح کیفی و افزایش کارایی مجلس از طریق ایجاد امکان انتخاب داوطلبان شاخصتر با صلاحیتهای برتر
3- متمایل کردن انتخاب کنندگان و انتخابشوندگان به سمت ایجاد نظام انتخاباتی متناسب با ساختارهای سیاسی و حقوقی ایران.
4- حذف رقابتهای شدید و اختلافبرانگیز قومی و قبیلهای و تقویت همبستگی ملی.
5- کاهش تعداد داوطلبان و هزینههای اجرایی انتخابات
6- افزایش میزان و تسهیل امکان مشارکت عمومی شهروندان در اعمال حق تعیین سرنوشت
7- عادلانه شدن نظام انتخاباتی و ایجاد فرصتهای برابر برای آحاد افراد ملت
8- کنترل تخلفاتی نظیر خرید رأی
9- تقویت فرهنگ تحزب
مواد قانونی طرح
در مواد پنجگانه طرح «استانی شدن حوزههای انتخابیه انتخابات مجلس شورای اسلامی»تقدیم هیأت رئیسه مجلس شده آمده است:
ماده 1 در انتخابات مجلس شورای اسلامی، محدوده جغرافیایی هر استان به عنوان حوزه انتخابی اصلی و حوزههای انتخابیه موجود تابعه استان، حوزههای انتخابیه فرعی محسوب میشوند.
تبصره 1 ملاک در تعیین تعداد نمایندگان هر استان مجموع نمایندگان آن استان به موجب «قانون تعیین محدوده حوزههای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی» مصوب 30/1/1366 اصلاحیههای بعدی آن خواهد بود.
تبصره 2 هر یک از رایدهندگان میتوانند برای کلیه کرسیهای استانی ذیربط نماینده انتخاب کنند.
تبصره 3 حوزههای انتخابیه استانهای آذربایجان شرقی و سیستان و بلوچستان، حوزه انتخابیه بیجار در استان کردستان، حوزههای انتخابیه تربتجام، تایباد، خواف و رشتخوار در استان خراسان رضوی، حوزه انتخابیه بندر لنگه در استان هرمزگان و حوزههای انتخابیه اقلیتهای دینی از شمول این قانون مستثنی هستند.
ماده 2 هر یک از داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی باید منحصرا برای یکی از حوزههای انتخابیه فرعی استان ثبتنام کند. ثبتنام در بیش از یک حوزه انتخابیه فرعی موجب لغو ثبتنام و محرومیت از داوطلبی نمایندگی آن دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی خواهد بود.
ماده 3 علاوه بر شرایط مندرج در قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی مصوب 7/9/1378 و اصلاحیههای بعدی آن، هر داوطلب نمایندگی باید متولد محدوده جغرافیایی حوزه انتخابیه فرعی محل ثبتنام بوده و یا سابقه نمایندگی مجلس شورای اسلامی از آن حوزه یا سابقه حداقل 5 سال سکونت در آن محدوده را داشته باشد.
ماده 4 انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزههای مشمول این قانون یک مرحلهای است. از هر حوزه فرعی داوطلب یا داوطلبانی که بالاترین رای را در کل استان به دست آوردهاند، نماینده یا نمایندگان استان از آن شهرستان محسوب میشوند.
ماده 5 در انتخابات مجلس شورای اسلامی مشمول این قانون، هیأت اجرایی مرکزی، در مرکز حوزه انتخابیه اصلی )استانداریها( توسط استاندار و هیأتهای اجرایی فرعی، بر مرکز حوزههای انتخابیه فرعی و سایر فرمانداریها و بخشداریهای تابعه مرکز حوزه انتخابیه فرعی تشکیل خواهد شد.
آثار وپیامدهای احتمالی
الف - آثار مثبت
1- از آنجایی که وظایف عمده نمایندگان مجلس قانونگذاری و نظارت بر سایر نهادهای عمومی کشور است و رسیدگی به مسائل و مشکلات مردم در حوزه های انتخابیه در مراحل بعدی داری اهمیت است به نظر می رسد موضوع سوم دو کارکرد اصلی فوق الذکر را تحت الشعاع قرار می دهد لذا استانی شدن انتخابات فرصت بیشتری را برای توجه به موضوع قانونگذاری و وظایف نظارتی نمایندگان ایجاد می کند و وقت نمایندگان را از صرف نمودن در امور جزئی ومسائل ریز و منطقه ای مدیریت می کند.
2- از آنجایی که رسیدگی به مسائل ریز ومشکلات مناطق در حیطه کار شورا های محلی قرار می گیرد این امر موجب تقویت وارتقاء نقش شورا های محلی در تصدی امور عمومی می شود.
3- گرچه شورای محترم نگهبان در سال 1388 یکی از ایرادات وارده به استانی شدن انتخابات را افزایش هزینه های انتخاباتی برای حوزه های عمومی اعلام نموده است تصور می شود در این طرح به جای صرف هزینه های انتخاباتی برای حوزه های مختلف می توان با انجام یک انتخابات فرا گیر (یک مرحله ای) و رایانه ای هوشمند ، هزینه های انتخاباتی را کاهش داد البته باید در متن قانون راهکارهایی را برای نحوه تبلیغات نامزدها و برگزاری انتخابات برای کسانی که از نمایندگی انصراف می دهند ویا فوت می نمایند پیش بینی کنند تا بالطبع هزینه های جنبی دیگر کاهش یابد.
4- روند کنونی انتخابات مجلس شورای اسلامی به نحوی شخصی است زیرا انتخاب کنندگان به انتخاب شخص یا اشخاص خاصی مبادرت می نمایند. در مناطق کوچک انتخاب بر اساس صلایق شخصی ، مسائل خانوادگی ، قومی ومحلی انجام می شود ودر برخی موارد به صلاحیت های مهم نمایندگی توجه نمی شود اما در روند استانی شدن انتخابات ، انتخاب افراد تغییر می کند و معرفی آنها به احزاب و گروههای سیاسی واگذار می شود لذا در این روند موجبات گسترش احزاب مختلف در کشور را فراهم می نماید.
5- باتوجه به وجود فیلترهای نظارتی در انتخابات مجلس شورای اسلامی اکثر نامزدها دارای صلاحیت های عمومی لازم برای نمایندگی مجلس را دارا می باشند اما مهم در انتخابات ، انتخاب اصلح است در روند فعلی انتخابات بسیاری از مردم در صدد انتخاب اصلح نیستند و با رقابت های خشونت بار و درگیری های شدیدی (که بسیاری از آنها مسائل ومشکلات امنیتی فراوانی را به همراه خواهد داشت) بوجود می آورد اما در استانی شدن انتخابات اینگونه انتخاب کردن ها جای خود را به انتخاب آرامتر وانتخاب افراد فکور ، موثر وشناخته شده (نخبگان علمی وسیاسی احتماعی ) می دهد.
ب-آثار منفی
1- افزایش حضور مردم در صحنه های مختلف از جمله میزان مشارکت آنها در انتخابات بیان کننده میزان مشروعیت ، کارآمدی نظام سیاسی ، سیاست ها وکارگزاران حکومتی است ومشارکت فعال وگسترده ی جامعه در انتخابات به منزله ی پشتیوانه ملی در سطح داخلی و اعتبار در سطح منطقه ای و بین المللی برای حکومت ونظام سیاسی است علیهذا در شیوه انتخابات فعلی به دلیل فعال بودن اکثر شهرها وروستاها ( به تأیید بیش از سی انتخابات برگزار شده در نظام اسلامی از بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران ) میزان مشارکت مردم بسیار چشمگیر ومثال زدنی در سطح جهان است اما به نظر می رسد که با استانی شدن انتخابات به این دلیل که مردم شهرستانها فکر می کنند نامزدهای آنها در سطح استان خصوصا در مقابل نامزدهای مرکز استان وشهرستان های بزرگ شکست می خورند در انتخابات کمتر شرکت کنند واین امر میزان مشارکت عمومی مردم را کاهش می دهد.
2- کاهش اختلافات قومی وقبیله ای ، ایجاد عدالت در خدمت رسانی به مناطق مختلف و توجه به همه ی مسائل و مشکلات شهرها و روستاهای کشور می تواند به تقویت و ایجاد امنیت پایدار در سطح کشور وجلوگیری از عملی کردن توطئه های دشمنان خارجی و داخلی منجر گردد اما استانی شدن انتخابات می تواند در این راستا چالش هایی را بعد از انتخابات ایجاد کند با مطالعه دقیق در جغرافیای سیاسی کشور و ترکیب جمعیتی در نواحی مختلف که متأثر از عوامل قومی ، زبانی ومذهبی است این موضوع را روشن می کند که چنانچه گروههایی از موارد ذکر شده از داشتن نماینده در مجلس شورای اسلامی محروم شوند زمینه های ایجاد نارضایتی را رقم می زنند تا جایی که امکان دارد به تجزیه طلبی ها و نهایتا" به تهدید وفاق ملی منجر شود ومسائل ومشکلاتی را در مناطق مختلف به همراه داشته باشد.
3- از آنجایی که در استانی شدن انتخابات بطور نا خواسته نمایندگان منتخب مردم توجه اصلی خود را روی مراکز استان وشهرستانهای پرجمعیت متمرکز می نمایند امکان دارد بسیاری از شهر هاو روستاهای کوچک به فراموشی سپرده شوند چرا که آرای آنها در انتخابات مجدد مورد توجه قرار می گیرد فلذا از پیامدهای این موضوع می توان به ایجاد شکاف های اقتصادی اجتماعی بین مناطق مختلف وشهرستانهای استان ها اشاره کرد که این خود مخالف بند 9 اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است.
4- درحال حاضر بسیاری از مردم برای رسیدگی به مسائل ومشکلات شخصی خود به دفاتر نمایندگان محترم مجلس مراجعه ویا با ملاقات حضوری نمایندگان ویا در بازدید از شهرها و روستاها مسائل ومشکلات خود را پی گیری می نمایند اما با استانی شدن روند انتخابات از طرفی آحاد مردم آشنایی نزدیک با نمایندگان نخواهند داشت (به نحوی که با نمایندگان محلی وشهرستانی خود دارند) واز مراجعه وطرح مسائل ومشکلات خود نا امیدانه خود داری می نمایند از طرف دیگر نمایندگان به لحاظ حجم کار و توجه به حضور در برنامه های مختلف در مراکز استانها وشهرستان های بزرگ کمتر فرصت می کنند که به شهرهای کوچک وروستاها مراجعه نمایند وقطعا به مسائل ومشکلات مردم اینگونه مناطق کمتر رسیدگی می شود و از سوی دیگر بخاطر حجم مراجعات مختلف از سطح استان به نمایندگان مجلس این امکان برای بهره مندی همه ی مردم شهرها و روستاها عملی نیست.
5- با استانی شدن انتخابات عملا نقش نمایندگان مجلس در حل مسائل ومشکلات عمومی مردم در شهرها و روستاهای مختلف کشور کمرنگ می شود و مردم به ناچار به سوی شوراهای محلی می روند تا با استمداد از ایشان مسائل ومشکلات خود را پیگیری نمایند
6- از یک سو هزینه کردن در تبلیغات انتخابات مجلس حد وحدودی ندارد واز سوی دیگر نقش ثروت در دستیابی به قدرت امری بدیهی است در استانی شدن انتخابات نامزدهای انتخاباتی به ناچار همه ی توان خود را مصروف می نمایند تا بتوانند خود را در سطح استان معرفی نمایند واین امر مستلزم صرف هزینه های کلان تبلیغاتی اعم از راه اندازی ستادهای تبلیغاتی ، تهیه و توزیع اقلام تبلیغاتی و بکار گیری نیروی انسانی مورد نیاز و سایر هزینه های می باشد لذا نامزدهایی موفق به اخذ رأی لازم می شوند که از سوی سرمایه داران و بلوک های اقتصادی بزرگ در سطح استان حمایت شوند که در این صورت جریان انتخابات به سوی کسانی سوق پیدا می کند که منافع پشت پرده آنان مورد توجه قرار گیرد افزایش هزینه های انتخاباتی در رقابت نامزد ها با فراهم شدن زمینه انتخاب افرادی که از رانت های مالی وامکانات اقتصادی افراد خاص بهره مند شده اند تعهداتی را برای نمایندگان مجلس فراهم می کند تا در طول دوره نمایندگی آنها حمایت های اقتصادی این گونه افراد را فراهم آورده و یا افراد وابسته به آنها را بدون توجه به شرایط لازم به سوی بدست آوردن پست های مدیریتی مختلف در کشور هدایت نماید که این امر می تواند اثرات نامطلوبی را در مدیریت صحیح و شرایط اقتصادی کشور فراهم وهمچنین اثرات نامطلوبی را در نحوه عملکرد نمایندگان مورد نظر فراهم آورد.
7- چون انتخابات بصورت استانی برگزار می شود قطعا هزینه های زیادی در سطح استان برای اجرای آن بر دولت تحمیل می شود حال اگر یکی از نمایندگان از سمت خود استعفا ویا فوت نماید دولت مجبور است برای انتخاب جانشین آن هزینه زیادی را متحمل شود تا انتخابات را در سطح استان برگزار نماید.
ملاحظات ضروری
1-به منظور کسب حداکثر مزایا و حداقل معایبِ استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی، لازم است همه ی مسائل و مشکلات روش فعلی و طرح پیشنهادی مورد بررسی موشکافانه قرار گیرد وبرای دریافت بازخوردهای آن از نظرات عموم نخبگان سیاسی اجتماعی و ظرفیت های دانشگاهی استفاده کرد .
2- از آنجایی که سیاستهای کلی انتخابات نیز به فرمان رهبر معظم انقلاب از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال تدوین است و شاید بهتر باشد نمایندگان پیش از آن که این طرح در دستور کار مجلس قرار گیرد، به انتظار ابلاغ این سیاستها بنشینند و با گوشه چشمی به آن ، طرح خود را اصلاح کنند.
گوید من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال بجا آوردی؛ امشب بنزد تو آمدم تا حقّ تو را ادا کنم و مونس تنهائی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من سایه بر سر تو خواهم افکند در عرصه قیامت پس خوشحال باش که خیر هرگز از تو معدوم نخواهد شد.
سادگی زندگی موجب آسایش
در همهی امور زندگیتان «سادگی» را رعایت کنید. اولش هم از همین مراسم ازدواج است، از اینجا شروع میشود. اگر ساده برگزار کردید قدم بعدیاش هم میشود ساده و الا شما که رفتید آن مجلس کذاییِ مثل اعیان و اشرافهای طاغوت را درست کردید، بعد دیگر نمیتوانید بروید توی خانهی کوچکی مثلا با وسایل مختصری زندگی کنید. این جور نمیشود دیگر. چون خراب شده و از دست رفته است. از اول، زندگی را پایهاش را براساس سادگی و سادهزیستی بگذارید تا زندگی بر خودتان، بر کسانتان و بر مردم جامعه انشالله آسان شود.[1]