سفارش تبلیغ
صبا ویژن
(دوشنبه 103 آذر 12 ساعت 10:15 عصر )
دانشمند، سلطان خدا در زمین است، پس هرکه با وی در افتد بر افتد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

پایگاه اطلاع رسانی مباشری

Powerd by: Parsiblog ® team. ©2006

زندگینامه امام جعفر صادق(ع)

امام جعفر صادق (ع) در پگاه روز جمعه یا دوشنبه هفدهم ربیع الاول سال 80 هجرى، معروف به سال قحطى، در مدینه دیده به جهان گشود. اما بنا به گفته شیخ مفید و کلینى، ولادت آن حضرت در سال 83 هجرى اتفاق افتاده است. لکن ابن طلحه روایت نخست را صحیح ‏تر مى‏داند و ابن خشاب نیز در این باره گوید: چنان که ذراع براى ما نقل کرده، روایت نخست، سال 80 هجرى، صحیح است. وفات آن امام (ع) در دوشنبه روزى از ماه شوال و بنا به نوشته مؤلف جنات الخلود در 25 شوال و به روایتى نیمه ماه رجب سال 148 هجرى روى داده است. با این حساب مى‏توان عمر آن حضرت را 68 یا 65 سال گفت که از این مقدار 12 سال و چند روزى و یا 15 سال با جدش امام زین العابدین (ع) معاصر بوده و 19 سال با پدرش و 34 سال پس از پدرش زیسته است که همین مدت، دوران خلافت و امامت آن حضرت به شمار مى‏آید و نیز بقیه مدتى است که سلطنت هشام بن عبد الملک، و خلافت ولید بن یزید بن عبد الملک و یزید بن ولید عبد الملک، ملقب به ناقص، ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد ادامه داشته است.

 

کنیه مادر امام (ع) را ام فروه گفته ‏اند. برخى نیز کنیه او را ام القاسم نوشته و اسم او را قریبه یا فاطمه ذکر کرده‏اند.

 

کنیه آن حضرت ابو عبد الله بوده است و این کنیه از دیگر کنیه ‏هاى وى معروف‏تر و مشهورتر است. محمد بن طلحه گوید: برخى کنیه آن حضرت را ابو اسماعیل دانسته ‏اند. ابن شهر آشوب نیز در کتاب مناقب مى‏گوید: آن حضرت مکنى به ابو عبد الله و ابو اسماعیل و کنیه خاص وى ابو موسى بوده است.

 

  لقب امام صادق (ع)

   آن حضرت القاب چندى داشت که مشهورترین آنها صادق، صابر، فاضل و طاهر بود. از آنجا که وى در بیان و گفتار راستگو بود، او را صادق خواندند. 

 

  فضایل امام جعفر صادق (ع)

مناقب آن حضرت بسیار است که به اقتصار از آنها یاد مى‏کنیم. فضایل امام صادق بیش از آن است که بتوان ذکر کرد. جمله ای از مالک بن انس امام مشهور اهل سنت است که: «بهتر از جعفر بن محمد، هیچ چشمی ندیده، هیچ گوشی نشنیده و در هیچ قلبی خطور نکرده است.» از ابوحنیفه نیز این جمله مشهور است که گفت: «ما رأیت افقه من جعفر بن محمد» یعنی: «از جعفر بن محمد، فقیه تر ندیدم.» و اگر از زبان خود آن حضرت بشنویم ضریس می گوید: امام صادق در این آیة شریفة: کل شیء هالک الا وجهه، یعنی: «هر چیز فانی است جز وجه خدای متعال،» فرمود: «نحن الوجه الذی یوتی الله منهم» یعنی «ماییم آیینه ای که خداوند از آن آیینه شناخته می شود.» بنابراین امام صادق (ع) فرموده است او آیینه ذات حق تعالی است.

 

شیخ مفید در ارشاد مى‏نویسد: علومى که از آن حضرت نقل کرده‏ اند به اندازه ‏اى است که ره توشه کاروانیان شد و نامش در همه جا انتشار یافت. دانشمندان در بین ائمه (ع) بیشترین نقل ها را از امام صادق روایت کرده ‏اند. هیچ یک از اهل آثار و راویان اخبار بدان اندازه که از آن حضرت بهره برده ‏اند از دیگران سود نبرده ‏اند. محدثان نام راویان موثق آن حضرت را جمع کرده ‏اند که شماره آنها، با صرف نظر از اختلاف در عقیده و گفتار، به چهار هزار نفر مى‏رسد.

 

بیشترین حجم روایات، احادیثی است که از امام صادق (ع) نقل شده است، اهمیت معارف منقول از جعفر بن محمد (ص) به میزانی است که شیعه به ایشان منسوب شده است: “شیعه جعفری”. کمتر مسئله دینی (اْعم از اعتقادی، اخلاقی و فقهی) بدون رجوع به قول امام صادق (ع) قابل حل است. کثرت روایات منقول از امام صادق (ع) به دو دلیل است:

 

یکی اینکه از دیگر ائمه عمر بیشتری نصیب ایشان شد و ایشان با شصت و پنج سال عمر شیخ الائمه محسوب می شود (148   –   83 هجری) ، و دیگری که به مراتب مهمتر از اولی است، شرائط زمانی خاص حیات امام صادق (ع) است. دوران امامت امام ششم مصادف با دوران ضعف مفرط امویان، انتقال قدرت از امویان به عباسیان و آغاز خلافت عباسیان است. امام با حسن استفاده از این فترت و ضعف قدرت سیاسی به بسط و اشاعه معارف دینی همت می گمارد. گسترش زائد الوصف سرزمین اسلامی و مواجهه اسلام و تشیع با افکار، ادیان، مذاهب و عقاید گوناگون اقتضای جهادی فرهنگی داشت و امام صادق (ع) به بهترین وجهی به تبیین، تقویت و تعمیق “هویت مذهبی تشیع” پرداخت. از عصر جعفری است که شیعه در عرصه های گوناگون کلام، اخلاق، فقه، تفسیر و  …   صاحب هویت مستقل می شود. عظمت علمی امام صادق (ع) در حدی است که ائمه مذاهب دیگر اسلامی از قبیل ابوحنیفه و مالک خود را نیازمند به استفاده از جلسه درس او می یابند. مناظرات عالمانه او با ارباب دیگر ادیان و عقاید نشانی از سعه صدر و وسعت دانش امام است. اهمیت این جهاد فرهنگی امام صادق (ع) کمتر از قیام خونین سید الشهداء (ع) نیست.

 

 امام و فقه اسلامی

ـ فقه شیعه امامیه که به فقه جعفری مشهور است منسوب به جعفر صادق (ع) است. زیرا قسمت عمده احکام فقه اسلامی بر طبق مذهب شیعه امامیه از آن حضرت است و آن اندازه که از آن حضرت نقل شده است از هیچ یک از (ائمه) اهل بیت علیهم السلام نقل نگردیده است. اصحاب حدیث اسامی راویان ثقه که از او روایت کرده اند به 4000 شخص بالغ دانسته اند.

 

ـ در نیمه اول قرن دوم هجری فقهای طراز اولی مانند ابوحنیفه و امام مالک بن انس و اوزاعی و محدثان بزرگی مانند سفیان شوری و شعبه بن الحجاج و سلیمان بن مهران اعمش ظهور کردند. در این دوره است که فقه اسلامی به معنی امروزی آن تولد یافته و روبه رشد نهاده است. و نیز آن دوره عصر شکوفایی حدیث و ظهور مسائل و مباحث کلامی مهم در بصره و کوفه بوده است.

 

 ـ حضرت صادق (ع) در این دوره در محیط مدینه که محل ظهور تابعین ومحدثان و راویان و فقهای بزرگ بوده، بزرگ شد، اما منبع علم او در فقه نه «تابعیان» و نه «محدثان» و نه «فقها» ی آن عصر بودند بلکه او تنها از یک طریق که اعلاء و اوثق طرق بود نقل می کرد و آن همان از طریق پدرش امام محمد باقر (ع) و او از پدرش علی بن الحسین (ع) و او از پدرش حسین بن علی (ع) و او از پدرش علی بن ابیطالب (ع) و او هم از حضرت رسول (ص) بود و این ائمه بزرگوار در مواردی که روایتی از آباء طاهرین خود نداشته باشند خود منبع فیاض مستقیم احکام الهی هستند.

 

آثار امام صادق (ع)

غالب آثار امام (ع) به عادت معهود عصر، کتابت مستقیم خود ایشان نیست و غالبا املای امام (ع) یا بازنوشت بعدی مجالس ایشان است. بعضی از آثار نیز منصوب است و قطعی الصدور نیست.

 

      1-   از آثار مکتوب امام صادق (ع) رساله به عبدالله نجاشی (غیر از نجاشی رجالی) است. نجاشی صاحب رجال معتقد است  که تنها تصنیفی که امام به دست خود نوشته اند همین اثر است.

 

        2- رساله ای که شیخ صدوق در خصال و به واسطه اعمش از حضرت روایت کرده است شامل مباحث فقه و کلام .

 

       3- کتاب معروف به توحید مفضل، در مباحث خداشناسی و رد دهریه که املاء امام (ع) و کتاب مفضل بن عمر جعفی است.

 

      4- کتاب الاهلیلجه که آن نیز روایت مفضل بن عمر است و همانند توحید مفضل در خداشناسی و اثبات صانع است و تماما در بحارالانوار مندرج است.

 

      5- مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه که منسوب به امام صادق (ع) و بعضی از محققان شیعه از جمله مجلسی،‌ صاحب وسایل (حرعاملی) و صاحب ریاض العلما، صدور آن را از ناحیه حضرت رد کرده اند.

 

       6- رساله ای از امام (ع) خطاب به اصحاب که کلینی در اول روضه کافی به سندش از اسماعیل بن جابر ابی عبدالله نقل کرده است.

 

      7-  رساله ای در باب غنائم و وجوب خمس که در تحف العقول مندرج است.

 

      8-  بعضی رسائل که جابربن حیان کوفی از امام (ع) نقل کرده است.

 

      9- کلمات القصار که بعدها به آن نثرالدرد نام داده اند که تماما در تحف العقول آمده است.

 

     10-  چندین فقره از وصایای حضرت خطاب به فرزندش امام موسی کاظم (ع) سفیان شوری،‌ عبدالله بن جندب، ابی جعفر نعمان احول، عنوان بصری،‌  که در حلیه الاولیاء و تحف العقول ثبت گردیده است.

 

  #   همچنین ادعیه امام صادق (علیه السلام) (الصحیفة الصادقیة و الصادصیة الجامعة) : مجموعه ادعیه معتبره ای است که از دو امام بزرگوار پنجم و ششم (علیهماالسلام)  در کتب روایی شیعه وارد شده و دانشگاه امام صادق (ع) آن را به مناسبت بیستمین سالگرد تاسیس دانشگاه همزمان با میلاد مسعود نبی اکرم اسلام(ص) و امام جعفر صادق(ع) منتشر کرده است.



  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    سیره امام صادق (علیه ‏السلام) در رفتار با اصحاب

     

    دوران 34 ساله امامت امام‏جعفرصادق (علیه‏السلام) فرصتی طلایی بود تا تشنه‏کامانِ معارفِ نابِ الهی را از سرچشمه زلال وحی سیراب سازد و در این خلال، برخوردهای آن حضرت با گروه‏های دگر اندیش سازنده و آموزنده بود. هنگامی که مفضل علیه زندیقی، عتاب‏آمیز صحبت کرد، آن زندیق نتوانست تعجب خود را پنهان کند و گفت گمان نمی‏برم شما از حلقه شاگردان جعفر صادق باشید چه این‏که ایشان رفتاری بس ملایم‏تر و خوشایندتر از این جوش و خروش شما دارد. «عنوان بصری» می‏گوید، من از محضر مالک‏بن‏انس دانش فرا می‏گرفتم و بنا را بر آن گذاشتم که از محضر جعفربن‏محمد(علیه‏السلام) نیز دانش فرا بگیرم و بعد از اجازه بر او وارد شدم و گفتم: السلام علی الشریف و او در جوابم فرمود: أدخل علی برکة اللّه!

    آن حضرت که با زنادقه و مخالفان این نوع برخورد کریمانه را دارد، به یقین با اصحاب و شاگردان خاص خویش، رفتاری والاتر از این خواهد داشت. او سال‏ها بر کرسی درس و منبر پیامبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله) قرار گرفت و هزاران شاگرد را در مکتب خود تربیت کرد.

    سلوک علمی امام‏صادق (علیه‏السلام) طی این سی‏وچند سال، برخورد شایسته یک استاد را با شاگردان خود به زیباترین وجه ترسیم می‏کند و ما در این مجال کوتاه به چند عنوان مختصر اشاره می‏کنیم:

     

    الف: تشویق و تکریم شاگردان شایسته

     

    تاریخ پربار زندگی امام‏صادق (علیه‏السلام) نشان می‏دهد که آن حضرت، چه در حضور و چه در غیاب یاران و شاگردان شایسته خود، نسبت به آنان، تعبیرات زیبایی دارد که نشانگر تشویقِ آن‏ها و احترام به آنان است. نمونه چند رفتار احترام‏آمیز آن حضرت در حق شاگردان ایشان، ذکر می‏شود.

     

    1ـ ابان محمدبن ‏ابان ‏بن‏ تغلب

     

    ابان می‏گوید: از پدرم شنیدم که می‏گفت: به اتفاق پدرم ابان تغلب خدمت امام‏صادق (علیه‏السلام) رسیدیم. همین‏که نگاه امام به پدرم افتاد، دستور داد بالش برای پدرم نهادند و با پدرم مصافحه و معانقه کرد و به او خوشامد گفت.2

     

    2ـ فضیل ‏بن ‏یسار

     

    هر گاه امام فضیل بن یسار را می‏دید می‏فرمود: هر کس که دوست دارد به سوی مردی از اهل بهشت نظر کند به فضیل نگاه کند. و می‏فرمود: فضیل از اصحاب پدر من است و من دوست می‏دارم کسی را که دوست بدارد یاران پدرش را.3

     

    3ـ هشام بن ‏محمد

     

    امام (علیه‏السلام) نسبت به هشام‏بن‏محمدالسائب‏الکلبی بسیار عنایت داشت به‏گونه‏ای که هر گاه بر حضرت وارد می‏شد، امام‏صادق (علیه‏السلام) او را نزد خود می‏نشاند و با او با گشاده‏رویی و نشاط سخن می‏گفت.4

     

    4ـ حمران بن‏اعین

     

    بکیر بن‏اعین در ایام حج بر امام‏صادق (علیه‏السلام) وارد شد، حضرت سراغ حمران را از او گرفت، بکیر گفت: امسال نتوانست به حج بیاید؛ با آن‏که شوق زیادی داشت که به حضور شما نیز شرفیاب شود، اما به شما سلام رساند. حضرت فرمود: بر تو و او، سلام باد... حمرانْ مؤمن و از اهل بهشت است.5

     

    5ـ هشام بن الحکم

     

    هشام آن‏چنان نزد امام موقعیت ممتازی داشت که گاهی بزرگان دیگر بر او رشک می‏بردند. در منی حضرت صادق(علیه‏السلام) و افرادی چون حمران، قیس، صر و یونس و... حضور داشتند که هشام بر آن‏ها وارد شد، امام‏صادق(علیه‏السلام) او را بر همگان مقدّم داشت. حضرت دریافت که احترام به هشام بر حضار گران آمده است؛ لذا فرمود: هذا ناصرنا بقلبه و لسانه و یده6.

     

    ب: اُنس با شاگردان

     

    منظور از انس با شاگردان، مراوده، دیدوبازدید و شرکت در مجالس آن‏ها است. به‏این معنی که آن حضرت دیدار با ایشان را دوست می‏داشته و دوری آنان باعث دلتنگی حضرت می‏شده است.

    غبسه می‏گوید: از امام‏صادق(علیه‏السلام) شنیدم که می‏فرمود: من از دست مردم مدینه و تنهایی خودم به خدا شکایت می‏کنم تا این‏که شما بر ما وارد شوید و از ورود شما شادمان می‏شوم و ای کاش این طاغیه ـ منصور دوانیقی ـ مرا آزاد می‏گذاشت که خانه‏ای بگیرم و در آن سکونت کنم و شما را نیز همراه خود در آن جای دهم.7 و یا خطاب به ابوحمزه می‏گفت: إنّی لأستریح اذا رأیتک8 ای ابوحمزه از دیدار شما آرام می‏شوم. و یا زمانی که عقبة‏بن‏خالد، معلی‏بن‏خنیس و عثمان بن عمران بر حضرت امام‏صادق (علیه‏السلام) وارد شدند، حضرت فرمود: خوش آمدید، خوش آمدید؛ ای کسانی که ما را دوست دارند و ما آن‏ها را دوست داریم. و سپس فرمود: جَعلکم اللّه مَعَنا فی الدُّنیا و آلاخرة.9

     

    ج: میدان‏دادن برای سخن‏گفتن

     

    گاهی اصحاب و شاگردان امام‏صادق(علیه‏السلام) در محضر شریف آن امام همام، لب به سخن نمی‏گشودند؛ نخست به این دلیل که هیبت معنوی امام جرأت سخن گفتن در محضر ایشان را از حاضرین سلب می‏کرد، دیگر این‏که سخن گفتن در محضر ایشان را نوعی خلاف نزاکت به حساب می‏آوردند. در چنین اوضاع و احوالی حضرت خودش دستور به مناظره می‏دادند و راضی نمی‏شدند که هیبت ایشان و ادب دوستان، از کسی سلب جرأت نماید. لذا در محفلی که مناظره و گفتگو بود، دیدند حمران بن اعین ساکت است. حضرت سؤال کردند که چرا سخن نمی‏گویی؟ حمران گفت: سرور من، سوگند یاده کرده‏ام که در مجلسی که شما حضور دارید به خود اجازه سخن گفتن ندهم. حضرت فرمودند: من به تو اجازه دادم، حال سخن بگو.10

     

    د: تقدیر از تلاش‏های علمی

     

    همه شاگردان آن حضرت در راه حفظ آثار اهل‏بیت (علیهم‏السلام) اهتمام می‏ورزیدند، اما برخی از آن‏ها نقش بیشتری داشتند و درست به همین دلیل، امام بر خود لازم دیده است که از تلاش‏های برجسته و صادقانه آن‏ها قدردانی نماید. درباره زراره فرمود: «رحم الله زرارة بن اعین، لو لا زراره لاندرست آثار النبوة و احادیث ابی؛11 خدا رحمت کند زرارة را که اگر تلاش‏های او نبود آثار نبوت و احادیث پدرم تباه می‏شد». و در حق زرارة و محمد بن مسلم و برید بن معاویة و لیث بختری فرمود: اینان از نجبا هستند و از امنای الهی به شمار می‏آیند، حلال و حرام خدا را می‏دانند و اگر اینان نبود آثار نبوت تباه می‏شد.12

    جلوه دیگر تقدیر از تلاش‏های علمی؛ ارجاع مردم به شاگردان خود است که در سیره عملی امام صادق بارها دیده شده است؛

    ـ به فیض بن مختار فرمود، هر وقت خواستی بر احادیث ما آگاهی یابی، سراغ آن شخص را بگیر. و با دست مبارک به زرارة بن اعین اشاره فرمود.13

    ـ مردی از شام برای بحث و گفتگو نزد حضرت آمده بود، ایشان آن شخص را به حمران ارجاع داد، آن شخص گفت، من برای مناظره با شخص شما آمده‏ام نه حمران، حضرت فرمود، اگر بر ایشان ظفر یافتی، گویا بر من غالب شده‏ای. بعد از ختم مناظره، حضرت از مرد شامی سؤال کرد که حمران را چگونه یافتی؟ گفت: بسیار حاذق و ماهر بود. هر آن‏چه که پرسیدم، به‏خوبی جواب گفت.14

    ـ عبدالله بن یعفور می‏گوید: از حضرت سؤال کردم که گاهی سؤالی پیش می‏آید و ما به شما دسترسی نداریم، در این‏گونه مواقع چه کنیم؟ حضرت فرمود: چرا نزد محمد بن مسلم نمی‏روی، زیرا که او از پدرم علم و دانش فراگرفته و نزد او موجه بوده است.

     

    ه : راهنمایی و تذکر

     

    انسان غیرمعصوم هرچه دانش داشته باشد و تلاش‏های علمی صادقانه صورت داده باشد باز هم بی‏نیاز از منبع فیض نیست که هر از گاهی رو به‏سوی او آورد و نقاط قوت خود را از زبان او بشنود و بر ضعف‏های خود وقوف یابد تا در صدد رفع آن‏ها برآید. حضرت امام‏صادق(علیه‏السلام) با هدف توانمندساختن شاگردان، نقاط ضعف و قوت آنان را گوشزد می‏کرد. به حمران می‏گفت: در بحث، سخنی را دنبال می‏کنی و به نتیجه می‏رسانی. به هشام بن سالم فرمود: می‏خواهی بحث را دنبال کنی و به نتیجه برسانی اما توانایی نداری. به احول فرمود: در بحث و مناظره قیاس بسیار می‏آوری و باطل را به باطل جواب می‏دهی. به قیس فرمود: در گفتگو به حق نزدیک می‏شوی اما از اخبار و احادیث نبوی فاصله می‏گیری و حق را به باطل می‏آمیزی، اما بدان که سخن حق هر چند کم باشد تو را از باطل، بسیار بی‏نیاز خواهد کرد. به هشام بن‏حکم فرمود: تو در بحث پیش می‏روی همین‏که می‏خواهی به زمین بخوری دوباره پرواز می‏کنی و کسی همانند تو باید با مردم سخن بگوید. از لغزش بپرهیز که امداد و شفاعتْ یاریگر تو خواهد بود.15

     

    و: ابراز خشم از اسائه ادب به شاگردان

     

    کسانی از کوفه به محضر شریف حضرت رسیدند و از کسانی چون برید و زرارة و محمد بن مسلم عیب‏جویی کردند، حضرت به آن‏ها فرمود: ای گروه عیب‏جو و هرکس که همفکر شما ماست! خدا روح شما را پاک نگرداند. شما از کسانی عیب می‏گویید که امین خدا بر حلال و حرام دین شما هستند. آنان ستارگان شیعیانم هستند، چه زنده باشند چه مرده. اینان یاد پدرم را زنده کرده‏اند. راوی می‏گوید: سپس حضرت از شدت ناراحتی گریه کردند و آن‏گاه اضافه کردند: آنان کسانی هستند که مشمول صلوات و رحمت خداوند می‏باشند، چه زنده باشند و چه مرده و آنان «برید عجل»، «زرارة»، «ابوبصیر» و «محمدبن‏مسلم» هستند.16

     

    ز: تأثر از فوت یاران و طلب آمرزش

     

    زمانی که خبر رحلت ابان بن تغلب به حضرت رسید، بر او رحمت فرستاد و سوگند یاد کرد که مرگ ابان دل مرا به درد آورده است.17 در فوت یونس بن ضبیان فرمود: رحمه الله و بنی له بیتا فی‏الجنة کان والله مأمونا علی‏الحدیث.18

     

    ح: زیارت قبر یاران

     

    عبدالملک‏بن‏اعین شیبانی کوفی، یکی از یاران باوفا و از شاگردان امام‏صادق (علیه‏السلام) بود که در نزد امام قرب و احترام فراوان داشت. ایشان در مدینه از دنیا رفت، حضرت در حق ایشان دعا کرد: خدایا! او را در روز قیامت جزو ثقل محمد (صلی‏الله‏علیه‏وآله) قرار ده، چه این‏که او در نزد ما از بهترین بندگانت بود. سپس با جمعی دیگر به زیارت قبر او رفت و در کنار تربتش بر او رحمت فرستاد.19

     

    پی‏ نوشت‏ها:

     

    1ـ جواد فاضل، معصوم هفتم و هشتم، ص 94.

    2ـ رجال نجاشی، ص 8.

    3ـ سفینة البحار، ج 2، ص 370.

    4ـ منتهی الامال، ج 2، ص 179.

    5ـ اختصاص مفید، ص 192.

    6ـ سفینة البحار، ج 2، ص 719.

    7ـ همان، ص 21.

    8ـ شاگردان مکتب ائمه، ص 100.

    9ـ تنقیح المقال، ج 2، ص 247.

    10ـ سفینة‏البحار، ج 1، ص 334.

    11ـ اختصاص مفید، ص 61.

    12ـ تنقیح المقال، ج 1، ص 165.

    13ـ منتهی الامال، ج 2، ص 171.

    14ـ همان، ص 170.

    15ـ ارشاد مفید، ص 262.

    16ـ تنقیح المقال، ج 1، ص 165.

    17ـ معجم رجال الحدیث، ج 1، ص 25.

    18ـ منتهی الامال، ج 2، ص 180.

    19ـ جامع الرواة، ج 1، ص 519.

     



  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    زندگینامه امام جعفر صادق (ع)

    زندگینامه امام جعفر صادق (ع)

    نام: جعفر بن محمد .

    کنیه: ابوعبدالله، ابواسماعیل و ابوموسى.

    القاب: صادق، فاضل، صابر، طاهر، قائم، کافل و منجى.

    مشهورترین لقب آن حضرت «صادق» است. این لقب به خاطر صدق گفتار آن حضرت و تمایز از جعفر کذاب، که در عصر امام زمان (ع) ادعاى امامت کرده بود، به آن حضرت داده شد.

    منصب: معصوم هشتم و امام ششم شیعیان.

    تاریخ ولادت: هفدهم ربیع‏الاول سال 80 هجرى.

    برخى مورخان، تاریخ تولد آن حضرت را اول رجب سال 80 هجرى و برخى دیگر سال 83 هجرى دانسته‏اند؛اما قول اول مشهور است و این روز مطابق است با روز ولادت پیامبر اکرم (ص).

    محل تولد: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).

    نسب پدرى : امام محمد باقر بن على بن حسین بن على بن ابى‏طالب (ع).

    نام مادر: فاطمه، مکنّى به‏ام فَروه بنت قاسم بن محمد بن ابى بکر.

    ام فَروه، که فرزندزاده جناب محمد بن ابى بکر بود، مقام والایى در بین زنان زمان خویش داشت. امام صادق (ع) درباره شأن او فرمود: مادرم از جمله زنانى بود که ایمان آورد و تقوا پیشه کرد و نیکوکارى نمود، و خدا نیکوکاران را دوست دارد.

    این زن از تربیت‏شدگان مکتب امام زین‏العابدین (ع) و امام محمد باقر (ع) است.

    مدت امامت: از زمان شهادت پدرش، امام محمد باقر (ع) در هفتم ذى‏حجه سال‏114 هجرى تا 25 شوال سال 148 هجرى، به مدت 34 سال.

    تاریخ و سبب شهادت: 25 شوال سال 148 هجرى، در سن 65 سالگى، به وسیله زهرى که منصور دوانیقى به آن حضرت خورانید.

    برخى تاریخ شهادت آن حضرت را نیمه رجب سال 148 هجرى دانسته‏اند.

    محل دفن: قبرستان بقیع، در مدینه مشرفه، در جوار قبر پدر و جدش و امام‏حسن مجتبى (ع) (در عربستان سعودى کنونى).

    همسران: 1. فاطمه بنت حسین. 2. ام حمیده (حمیده مصفاة). و چند ام ولد دیگر.

    فرزندان: 1. امام موسى کاظم (ع). 2. اسماعیل. 3. عبدالله. 4. محمد دیباج. 5. اسحاق. 6. على عریضى. 7.عباس. 8. ام فروه. 9. فاطمه. 10. اسماء.

    اصحاب ویاران : تعداد راویان و اصحاب امام صادق (ع) بیش از چهار هزار نفر است که از محضر آن حضرت بهره‏مند شده و در جهان اسلام به انتشار علوم اهل بیت(ع) پرداختند. در این جا به نام برخى از بزرگان اصحاب و راویان آن حضرت اشاره مى‏گردد:
     

    1. جمیل بن درّاج.
    2. عبدالله بن مسکان.
    3. عبدالله بن بکیر.
    4. حمّاد بن عیسى.
    5. حمّاد بن عثمان.
    6. ابان بن عثمان.
    این شش نفر به «اصحاب اجماع» معروف شده‏اند.
    7. أبان بن تغلب.
    8. اسحاق بن عمّار صیرفى.
    9. ابو حمزه ثمالى.
    10. برید بن معاویه عجلى.
    11. حریز بن عبدالله سجستانى.
    12. حمران بن اعین شیبانى.
    13. زرارة بن اعین شیبانى.
    14. صفوان بن مهران اسدى.
    15. عبدالله بن ابى یعفور.
    16. عمران بن عبدالله اشعرى.
    17. عیسى بن عبدالله اشعرى.
     

    18. فضیل بن یسار بصرى.
    19. فیض بن مختار کوفى.
    20. ابو بصیر مرادى.
    21. مؤمن الطاق محمد بن على.
    22. محمد بن مسلم کوفى.
    23. معاذبن کثیر کسایى.
    24. مُعَلىّ بن خُنَیس کوفى.
    25. هشام بن محمد.
    26. یونس بن ظبیان کوفى.
    27. معاویة بن عمّار.
    28. زید شحام.
    29. سُدیر بن حکیم.
    30. عبد السلام بن عبدالرحمن.
    31. جابربن یزید جُعفى.
    32. ثابت بن دینار.
    33. مفضل بن قیس.
    34. مفضل بن عمر جُعفى.
    35. سفیان بن عیینه.

     

    زمامداران معاصر: 
    1. عبدالملک بن مروان (86-65 ق.).
    2. ولید بن عبدالملک (96-86 ق.).
    3. سلیمان بن عبدالملک (99-96 ق.).
    4. عمر بن عبدالعزیر (101-99 ق.).
    5. یزید بن عبدالملک (105-101 ق.).
    6. هشام بن عبدالملک (125-105 ق.).
    7. ولید بن یزید (126-125 ق.).
    8. یزید بن ولید (126-126 ق.).
    9. مروان بن محمد (132-126 ق.).
    تمامى این خلفا از سلسله بنى امیه و از شاخه بنى‏مروان بودند.
    10. ابوالعباس سفاح (136-132 ق.).
    11.منصور دوانیقى (158-136 ق.).
    این دو نفر از سلسله بنى‏عباس بودند.

    امام صادق (ع) که معاصر دو سلسله بنى امیه و بنى عباس بود، از هر دوى آنها سختى‏ها و آزارها و بى‏مهرى‏هاى فراوانى دید؛ اما چون آن حضرت در انتهاى دوران خلافت امویان و ابتداى خلافت عباسیان مى‏زیست، از فترت به وجود آمده در زمان انتقال خلافت از خاندان غاصبى به خاندان غاصب دیگر، زمینه ترویج و تبلیغ مکتب اهل بیت(ع) را مناسب دید و از این فرصت پیش آمده، بیشترین بهره را نصیب اسلام و مسلمانان کرد.

    آن حضرت، با تشکیل حوزه علمیه و تعلیم و تربیت شاگردان مبرزى چون هشام، زراره و محمد بن مسلم، تحوّل شگرفى در جهان اسلام و مذهب شیعه پدید آورد. به همین جهت به شیعیانِ امامىِ اثنا عشرى، شیعه جعفرى نیز گفته مى‏شود.

    رویدادهاى مهم:

    1. شهادت امام محمد باقر (ع)، پدر ارجمند امام جعفر صادق (ع)، در سال 114 هجرى.

    2. قیام زید بن على (ع)، عموى امام جعفر صادق (ع) بر ضد امویان و شهادت او در این واقعه، در سال 121 هجرى.

    3. گسترش نهضت بنى‏هاشم (علویان و عباسیان)، در سراسر قلمرو حکمرانى امویان.

    4. سرنگونىِ سلسله امویان و پیروزىِ عباسیان و تسخیر خلافت اسلامى توسط ابوالعباس سفاح، در سال 133 هجرى.

    5. قیام علویان بنى‏الحسن (ع) بر ضد عباسیان و سرکوب شدن آنان به دست منصور دوانیقى.

    6. بهره‏جویىِ امام صادق (ع) از فرصت به دست آمده از نبرد میان عباسیان و امویان، براى تشکیل حوزه علمىِ اسلامى و تربیت هزاران شاگرد در رشته‏ هاى فقه، تفسیر و علوم قرآن، کلام، شیمى، تاریخ و غیره، در مدینه مشرفه.

    7. فراخوانىِ امام صادق (ع) از مدینه به بغداد، توسط سفاح عباسى و زیر نظر قرارگرفتن آن حضرت.

    8. فراخوانىِ مجدد امام صادق (ع) از مدینه به بغداد، توسط منصور دوانیقى و اذیت و آزار آن حضرت.

    9. وفات اسماعیل، پسر امام صادق (ع)، در سال 142 هجرى و اندوه فراوان آن حضرت در این مصیبت.

    10. رفتار نامناسب عاملان منصور دوانیقى، در مدینه، با امام صادق (ع) و بسیارى از علویان.

    11. مبارزه علمى و فرهنگىِ امام صادق (ع) و یاران ایشان با مخالفان، ملحدان و مدعیان دروغین.

    12. مسمومیت امام صادق (ع) و شهادت آن حضرت، در سال 148 هجرى، به دستور منصور دوانیقى.

    13. به خاک‏سپارى پیکر مطهر امام صادق (ع)، در قبرستان بقیع، در کنار قبر پدر، جد و عمویشان، امام حسن مجتبى (ع).

    برگرفته شده از کتاب " خاندان عصمت علیهم السلام " تالیف سید تقى واردى



  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    استراتژی زیبای امام صادق علیه السلام


  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    نامه ای به دخترم



  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    هفته دولت

    زندگی نامه شهید محمد علی رجایی

    زندگینامه دکتر محمد جواد باهنر



  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)

           ویژه ماه مبارک رمضان                   



  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)
    <   <<   21   22   23   24   25   >>   >

    لیست کل یادداشت های سایت
    17 توصیه امام خامنه ای حفظه الله برای امر به معروف و نهی از منکر
    اقتصاد مقاومتی
    پیام قرآنی 1
    اطلاعیه ستاد توزیع عادلانه یارانهها
    نماز شب و روزجمعه
    یاس از مردم
    پیام هفته بسیج
    8 آبان؛سالروز شهادت حسین فهمیده
    وحدت
    عمامه عاریتی؟!.
    آئین تکریم
    پنجاه خصلت از خصوصیات اخلاقی پیامبر اکرم (ص)
    عیب مرا به من بگو
    حسد
    از امریکا و انگلیس واکسن نخرید
    [همه عناوین(484)][عناوین آرشیوشده]

     RSS 
     Atom 

    بازدیدهای امروز: 50  بازدید
    بازدیدهای دیروز: 71  بازدید
    مجموع بازدیدها: 477895  بازدید [ صفحه اصلی ]
    [ وضعیت من در یاهو ]
    [ پست الکترونیک ]
    [ مرکز ]
    [ درباره من ]

    » پیوندهای روزانه «
    » ===== دسته بندی یادداشت ها «
    » آرشیو یادداشت ها «
    حدیث

    سیب تم

    » اشتراک در خبرنامه «
     

    دیکشنری آنلاین

    دیکشنری آنلاین


    استخاره آنلاین با قرآن کریم
    

    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن

    قالب میهن بلاگ