(1) قرآن و ولایت بسم الله الرحمن الرحیم مقدمه: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ...»(1) معجزات هریک از انبیاء الهی به تناسب امت ها و جنبه ای که برای امت ها حائز اهمیت بوده و در نتیجه سبب ایمان و هدایت آنها می شده نازل گردیده است .از این باب که به موضوع «معجزه ی آخرین» یعنی کلام الله بنگریم بسیار شگفت آور است ؛ بدین جهت که: اولا از جنس کلمه است و تکلم پروردگار با بنده است اما در معجزات قبلی مثلا شفای بیمار و زنده کردن مرده , بندگان را خداوند تا این حد عزیز نداشته است . ثانیا" از جنس کلمه است که ماندگاری آن در طی دوران و عصرها را در پی خواهد داشت . ثالثا"از جنس کلمه و سخن است که سبب اندیشه و تامل و حکمت و نورانیت است . رابعا" از بعد عقل و خرد امت آخرکامل تر از امتهای گذشته اندو متقابلا شکاک تر بوده بدون استدلال و توجیه منطقی چیزی را نمی پذیرند.مردمانی فکور و عقول و در عین حال لجوج. لجاجت و پافشاری اش در عدم پذیرش حق ناشی از امراض قلبی و بیماری دل است " صمٌ بُکمٌ عمیٌ فهم لا یعقلون"(2) کلمات الهی که بیش از شش هزار آیه ی کریمه است و خود را "شفا" معرفی نموده است اگر اینطور فرض کنیم که هر آیه حداقل ( اگر بیشتر نباشد) شفای یک مرض روحی و جسمی باشد می توان انواع امراض قلبی و جسمی را تصور نمود که این امت مبتلا است و قرآن شفا بر آنهااست . اگر قسمت امراض جسمی را نادیده بگیریم و اینطور فرض کنیم که این همه امراض قلبی را مبتلا هستیم یا زمینه هایش در ما هست و از بسیاری از آنچه در درو نها نهفته داریم و خود ناآگاهیم و امتحانات و موقعیت های خاص زندگی است که یک به یک با گذر زمان ما را به ابتلا می کشاند آنگاه است که این امراض بر ملا می شوند " اکثرهم لا یعلمون" اکثرهم لایعقلون " " بل هم اضل" " لا یفقهون " " لا یسمعون" " لایعلمون" " افلا یتدبرون" " لا یشعرون" " ..... بفرموده ی استاد بزرگوارمان خداوند در مجموع از این بعد که انسان را معرفی فرموده این گونه توصیف فرمود: کر وکور و نفهم و نادان و ..... برگردیم به ادامه ی مطلب: این قرآن چگونه شفا بخش خواهد بود ؟ بعبارتی با این عزیزترین گوهر چگونه باشیم تا شفا باشد و خود نفهمیده قرآن علاج مان نماید ؟ نبی بزرگواراسلام حضرت محمد مصطفی( صلی الله علیه و آله )دردانه ی هستی چنین فرمودند: « آنکه در جوانی قرآن بخواند قرآن با گوشت و خونش آمیخته شود ؛ » آیا از این خسران بزرگتر خواهد بود که ببینم از جوانی عبور کرده ایم و قرآن با گوشت و خونمان نیامیخته است ! با توجه به حدیث ثقلین سخنی سنگین تر وجود دارد اینکه : ولایت نیز باید با گوشت و خون شیعه آمیخته شود . شیعه ی علی بن ابیطالب علیه السلام ولایت و محبت از گوشت و خونش موج می زند و این سخت ترین است که قابل تصور نیست مگر آنکس را که از کوره راهها بسلامت عبور کند, فتنه ها را بسلامت بگذراند و از ولایت تکوینی مولایش بهره مند باشد. « قرآن ماندگار است و زوال ناپذیر . کوثر نیز ماندگار است و زوال ناپذیر .(3) پی نوشت ها: 1- قاموس،فیروز آبادی،470واعیان الشیعه ج1ص370 2- سوره البقرة ، آیه 18 3- استاد جوادی آملی