اهمال کاری و راههای غلبه بر آن
اهمال کاری چیست ؟
از نظر روانشناسی ، اهمال کاری یعنی به آینده محول کردن کاری که تصمیم به اجرای آن گرفته ایم اما این واژه نزد افراد مختلف معانی متفاوتی دارد و وجوه مختلفی از آن برداشت می شود :
1. شما مایل به انجام کاری هستید و آن کار دست کم می تواند در آینده برای شما نتیجه بخش باشد هر چند در حال حاضر ضروری به نظر نمی رسد.
2. شما به طور قطع مصمم به انجام کاری هستید .
3. شما بدون علت کاری را به تأخیر می اندازید .
4. شما نتایج نامطلوب « به تعویق انداختن » کار را در نظر می گیرید .
5. شما با وجود آگاهی به زیانهای اهمال کاری ، کارتان را به تعویق می اندازید .
6. شما از اینکه عادت به اهمال کاری دارید خودتان را سرزنش می کنید یا برای موجه جلوه دادن این عادت زشت دلایل مختلفی را دستاویز قرار می دهید و از خود دفاع می کنید .
7. شما ناخودآگاه به اهمال کاری خود ادامه می دهید .
8. شما کارتان را در آخرین مهلت با اکراه انجام می دهید یا هرگز آن را انجام نمی دهید .
9. شما از اینکه کارتان را به موقع انجام نمی دهید ناراحت هستید و از این بابت که بدون دلیل آن را به تأخیر انداخته اید خود را سرزنش می کنید .
10. شما به خود قول می دهید که از حالا به بعد دیگر کارهایتان را به تأخیر نیندازید و در حقیقت درصدد این هستید که این رفتار را مرتکب نشوید .
11. زمان زیادی از این وعده نمی گذرد که شما در مواجهه با مشکلی دیگر باز هم اهمال کاری می کنید .
در اینجا وجوه مختلف « اهمال کاری » و به تعویق انداختن کارها « در قالب موارد گفته شده قرار می گیرد منتها بعضی در حد طبیعی » قرار دارد و ممکن است حتی در بهتر ادامه دادن آن کار نیز به شما کمک کند . اما به طور کلی به تعویق انداختن کار ، رفتاری ناپسند و ناراحت کننده است که پیامدهای ناخوشایندی در بر دارد و هرگز نمی توان از تأخیر در انجام کارها ، به تصور و گمان بهتر ارائه کردن آنها دفاع کرد . اهمال کاری به هر نحوی که باشد ،رفتاری نامطلوب و نکوهیده است که به تدریج در وجود انسان به صورت عادت در می آید پس با آن مبارزه کنید زیرا پیامدهای تأخیر در کار برای خود شخص نیز رنج آور است و احساسی که از این تأخیر در او ایجاد می شود علاوه بر زیانهای پیش بینی شده و نشده ، شرمساری و بی زاری از خویشتن را نیز در بردارد . ما عادت داریم برای خطاهای خود از جمله تأخیر در کارها ، به عذر و بهانه و منطقی جلوه دادن آن روی آوریم . در نتیجه با این کار خود به تجدید و تقویت آنها کمک می کنیم . وقتی برای به تعویق انداختن کارهای خود عذر و بهانه می آورید در حقیقت آن را امری موجه جلوه می دهید و عواقب آن را از یاد می برید . گاهی به زشتی عادتی که پیدا کرده اید می اندیشید و از اینرو پیش وجدان خود شرمنده می شوید . این احساس خوبی است که می تواند شما را از ادامه روش قبلی باز دارد ولی این حالت کلیت ندارد چرا ؟ ...
در این حالت ، یعنی احساس شرمندگی و ناخوشایند که بر اثر سهل انگاری در شخص ایجاد می شود ، ممکن است به تدریج فرد را به دوری و پرهیز از ادامه این رفتار تشویق کند ، در حالی که بی تفاوتی درباره آن ، قطعاً فرد را به ادامه این رفتار سوق می دهد .
علل اساسی اهمالکاری :
در مورد عوامل اصلی اهمال کاری باید به نکات زیر که خصوصیات رفتاری افراد اهمال کار را نشان می دهد اشاره کنیم .
1. من باید کارم را خوب انجام دهم ، در غیراینصورت از کارم راضی نخواهم بود .
2. همه شرایط باید به نفع من تغییر یابد و هر چه می خواهم برایم فراهم شود .
3. همه باید با من خوب رفتار کنند و احترام مرا نگه دارند .
در مورد اول ، انتظار و توقع زیاد درباره هر چه بهتر انجام شدن کار ، موجب نگرانی و تشویش و ترس او از شکست می شود . در مورد دوم نتیجه ای که نصیب شخص می شود رنجش و خصومت است .
در مورد سوم ، نتیجه کار ، اضطراب و ناامیدی همراه با پایین بردن سطح تحمل و عدم توانایی در برابر مشکلات است .
راههای غلبه بر اهمال کاری :
شما خود را دست کم می گیرید و به این جهت به اهمال کاری کشیده می شوید . شما خود را فردی بی دست و پا تصور می کنید و از این جهت احساس خود کم بینی دارید . با این طرز فکر نمی توانید از تواناییها و تجربه هایتان استفاده کنید . قضاوت بر مبنای چند مورد رفتار مطلوب یا نامطلوب نمی تواند ملاک ارزشمندی یا بیهودگی شما به شمار آید .
راه حل منطقی چیست ؟
· راه حل منطقی آن است که در درک از خویشتن ، راه تعادل پیش گیرید ، نه زیاد خود را باور داشته باشید و نه خود را دست کم بگیرید .
· قضاوت شما درباره خودتان نباید موردی باشد .
· رفتارتان را به طور منطقی ارزیابی کنید .
· استعدادهای ذاتیتان را از یاد نبرید .
· اصول رفتاری و خصوصیات اخلاقی را بدون قید و شرط قبول کنید .
· عاقلانه ومثبت عمل کنید و ازمنفی بافی بپرهیزید .
· به ارزشهای اجتماعی اهمیت بدهید .
· بین نظرهای خود و نظرهای دیگران در باورها تفاوت قائل شوید و به روش منطقی قضاوت کنید .
· در زندگیتان روشی را انتخاب کنید که به نفع و صلاح شما و جامعه باشد .
· به قضایا از زوایای مختلف آن بنگرید از نگرش یک بعدی پرهیز کنید . در این صورت به تعادل راه پیدا خواهید کرد و در قضاوت خود کمتر دچار اشتباه خواهید شد .
· خودخواهیها را کنار بگذارید .
· به ناتوانیهایتان کمتر بیندیشید .
· در این صورت به بیشتر از آن چه در انتظارش بوده اید ، دست خواهید یافت .
کلمات کلیدی :
» موسی مباشری
»» نظرات دیگران ( نظر)
چگونه انتقاد کنیم تا نتیجه بگیریم
شما در مقابل انتقاد چگونه عمل میکنید؟
آیا انتقاد سبب خشم و عصبانیت شما میشود؟
آیا شما نیز گهگاه با سخنان انتقادآمیز خود موجب رنجش دیگران میشوید؟ آیا از ترس اینکه مبادا کسی را از خود برنجانید، در بیان مطالبی که آن را مفید میدانید، تردید میکنید؟
پاسخ این پرسشها اغلب مثبت میباشد چرا که مردم معمولاً تمایل دارند انتقاد را به شکل منفی به کار برند و تعبیر و تفسیر کنند و یا به دلیل منفی بودنش از انتقاد کردن خودداری نمایند. اگر چند نفر را به طور اتفاقی انتخاب کنید و از آنان بپرسید « معنی انتقاد چیست؟» به احتمال زیاد خواهند گفت: «انتقاد اظهارنظری است مخرب، تحقیرکننده یا خصومتآمیز که هدفش عیبجویی است.»
چرا انتقاد در مفهوم رایج خود دارای تاثیر تا بدین حد مخرب و منفی است؟
- در انتقادهای متداول، انتقاد کننده معمولاً به شکلی غیرمنصفانه فقط روی نقاط ضعف انگشت میگذارد.
- انتقاد به صورت متداول خود جریانی منحصراً یکسویه است.
- انتقاد نادرست احتمال رشد و پیشرفت را از بین میبرد. این شیوه با تمرکز بر روی اعمال گذشته فرد روزنه هر نوع جبران و پرهیز از خطا را میبندد. وقت آن رسیده که در تعریف انتقاد تجدید نظر کنیم و بدین ترتیب مفهوم قبلی آن را تغییر داده، در روند انتقاد کردن و انتقاد شنیدن تحول و اصلاحاتی ایجاد کنیم. به تعاریف جدید توجه کنید:
انتقاد عبارت است از انتقال اطلاعات به دیگران به نحوی که افراد مورد انتقاد بتوانند آن را در جهت مصالح خود به کار برند. و یا انتقاد وسیله ای است برای تشویق و افزایش رشد فردی و روابط اجتماعی
برای اینکه انتقادمان سازنده باشد و از آن احساس خشنودی کنیم، باید به یک پرسش کلیدی پاسخ دهیم:
اطلاعاتی را که میخواهیم به فرد مخاطب بدهیم، چگونه بیان کنیم که از یک طرف مخاطب ما آن را بپذیرد و از آن سود ببرد و از طرف دیگر به بهبود روابط ما با او کمک کند "به عبارتی دیگر" چه بگوییم؟ "و" چگونه بگوییم؟"
این پرسش، مرکز ثقل مساله را از عیبجویی به حل مشکل تغییر میدهد.
برای طرح یک انتقاد سازنده و مؤثر باید موارد ذیل را مدنظر داشته باشید:
- رفتار مورد انتقاد را مشخص کنید.
- انتقاد خود را تا حدامکان واضح و مشخص بیان کنید.
- اطمینان حاصل کنید که اعمال و رفتاری را که مورد انتقاد قرار میدهید، قابل تغییر است. در غیر اینصورت از انتقاد صرفنظر کنید.
- از عبارت نظر شخصی من این است استفاده کنید و از تحمیل نظریات خود بپرهیزید.
واضح و شمرده سخن بگویید، به طوری که طرف مقابل انتقاد شما و دلیل مطرح کردن آن را بفهمد.
- موضوع را کش ندهید و انتقاد را به سخنرانی تبدیل نکنید، زیرا شنونده بیحوصله میشود و توجهی به آن نمیکند.
- بکوشید انگیزههایی برای تغییر رفتار پیدا کنید و خود را متعهد بدانید که انتقاد شونده را در حل مشکلش کمک کنید.
- اجازه ندهید گفته هایتان از احساسات منفی شما رنگ بگیرد. مواظب باشید صدایتان بلند و لحن کلامتان خشن و طعنهآمیز نباشد.
- از ژستهای خشمآلود، مانند گره کردن دست، اخم کردن، گره به ابرو انداختن و نظائر آن بپرهیزید.
- حالت و رفتار شما میبایست گفتههای شما را تقویت کند نه آنکه آنها را نفی کند.
- با مشکلات و احساسات طرف مقابل، همدلی نشان دهید.
- شتابزده انتقاد نکنید.
- بکوشید با پیشبینی واکنشهای منفی شخصی که مورد انتقاد قرار میگیرد، از بروز آن جلوگیری کنید. جملاتی مانند: « می دانم که به من این اجازه را می دهید که در مورد … حرف بزنم، چون معتقدم که برای شما مفید خواهد بود.» در کاهش واکنشهای منفی مؤثر میباشد.
- اگر نتیجه انتقاد خود را در رفتار انتقاد شونده مشاهده نمودید، وی را تحسین کنید.
منبع: «هیچ کس کامل نیست» ترجمه: پریچهر معتمد گرجی
کلمات کلیدی :
» موسی مباشری
»» نظرات دیگران ( نظر)
سبب شناسی:
روانشناسان نقش باورهای غلط را در ایجاد مشکلات زناشوئی یک اصل میدانند که شایعترین باورهای غلط با خطاهای شناختی که شایع میباشند عبارتند از:
الف: حکمکنندگی:
مثلاً هرگاه رفتار یا ویژگی خاصی را از همسر خود متوقع باشید و با برآورده نشدن آن دچار احساس خشم شکست و خودخوری شوید نمونه این توقعات را در جملههای زیر میتوانید مطالعه کنید:
1- همسر من باید همیشه نسبت به من و خواستههایم حساس باشد.
2- من باید به آسانی رفتار همسرم را در دست داشته باشم.
3- من باید همیشه در به دست آوردن محبت موفق باشم.
4- سعی کنید در گفتههای خود به جای کلمه باید از کلمه ترجیح میدهم استفاده کنید تا باعث بروز احساسات منفی در همسرتان نشود.
مثال: ترجیح میدهم همسرم نسبت به من و خواستههایم حساس باشد اما نه همیشه
ب: نیازمندی:
بعضی مواقع باورهای غیرمنطقی الزاماتی را بوجود میآورد که به نظر فرد برای خوشبختی او ضروری است مثلاً در صورتی شاد هستم که همسرم مرا دوست بدارد.
- من دیگر هیچگاه نمیتوانم فردی به این جالبی پیدا کنم این افراد برای دریافت محبت همسیر همیشه مضطرب هستند و اگر تامین نشوند دچار رفتارهای عصبی و افسردگی میشوند.
ج: تحمل کم برای ناکامی
برخی افراد به طور غیر منطقی به خود قبولاندهاند که قادر به تحمل مشکلاتی که در روابط پیش میآیند یا پیشبینی میشوند نیستند زوجها با این اعتقاد که زندگی باید آرام و بدون هیچ مشکل عمدهای باشد برای خود دردسر ایجاد میکنند زیرا باعث درماندگی بیشتری میشود.
بایدهای غیرمنطقی که در خانوادهها ایجاد مشکل میکنند:
· زن نباید بدون اجازه مرد کاری انجام دهد.
· مرد باید همیشه سر ساعت مشخص به منزل بازگردد.
· لذت بردن از روابط زناشویی فقط حق مرد است.
· ابراز احساسات زن کار سبکی است.
· زن خوب کسی است که خشم و عصبانیتش را درون خودش بریزد.
· عدم قدردانی کلامی معادل عدم علاقه است.
· و …
گوش دادن مهارتی لازم برای مذاکره
شنیدن با گوش دادن متفاوت است زیرا ارزیابی و تفسیر شنیدهها را گوش دادن میگویند لذا ما باید سعی کنیم شنوندگان بهتری باشیم یک روش آسان که میتواند به شما کمک کند تا شنونده بهتری باشید گوش دادن انعکاسی است. گوش دادن انعکاسی به صحبت کننده نشان میدهد که شما دارید به او گوش میدهید او را میفهمید و احساس او را درک میکنید این نوع گوش دادن حسن تفاهم به وجود میآورد.مثال همسر شما با ناراحتی به شما میگوید که با رئیس یا کارفرمای خود مشکل جدی دارد شما جواب میدهید از این مشکل خیلی ناراحتی یا نه؟ این پاسخ شما او را متوجه میکند که به حرفهایش گوش دادهاید و به او توجه دارید.
بعنوان تمرین 5 دقیقه درباره مشکلی با دوست خود صحبت کنید دوست شما باید هر از چند لحظه آنچه را شنیده است را به شما منعکس کند و با تکان دادن سر، تبسم کردن یا گفتن عبارتهایی مثل "میفهمم" "خوب بیشتر تعریف کن" علاقمندی خود را به سخنان شما نشان دهد حالا میتوانید نقش خود را عوض کنید به احتمال زیاد استفاده از این روش (انعکاسی) در دفعات اول مشکل است اما نتایج خوبی به بار میآورد.
کلمات کلیدی :
» موسی مباشری
»» نظرات دیگران ( نظر)
چگونه مذاکرهکننده بهتری باشیم
1- تعریف:
مذاکره یک مهارت یاد گرفتنی است در جهت انتقال و دریافت اطلاعات، احساسات و نگرشها بین حداقل دو نفر که میتواند رویاروی یا غیر رویاروی باشد مذاکره کننده خوب با دیدگاه من علیه او مذاکره نمیکند بلکه دیدگاه ما علیه مشکل میباشد.
2- اهمیت:
مذاکره مؤثر: روش اصلی و پایه ایجاد ارتباط صحیح است در حالیکه باافزایش فاصله بین افراد خانواده افزایش انحراف در فرزندان و همسران افزایش دیده میشود.
3- عوارض:
عدم مذاکره مؤثر مشکلاتی بوجود میآورد که از جمله:
الف: احساس ضعف در حل مشکلات
ب: احساس عدم خوشبختی
ج: غیرواقعی شدن توقعات
د: دخالت وابستگان در امور زندگی
ه: افزایش طلاق و کاهش بهرهوری درخانواده
ی: کهنه شدن مشکلات و لاینحل ماندن آن
ع: غیرواقعی شدن توقعات
غ: عدم همکاری در زندگی مشترک
ف: افزایش بزهکاری و انحر افات در فرزندان
طبق ماده 1103 قانونی مدنی زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با هم میباشد.
آداب مذاکره کردن:
مذاکره آداب خاصی دارد که شامل 6 مرحله اصلی میباشد که به ترتیب زیر یکی بعد از دیگری باید انجام شوند.
1- شناختن یکدیگر
2- تعیین اهداف
3- شروع مذاکره
4- اظهار مخالفت و اختلاف
5- تجدید نظر در مصالحه
6- به توافق رسیدن
7- زمان و مکان مناسب
کلمات کلیدی :
» موسی مباشری
»» نظرات دیگران ( نظر)
کلمات کلیدی :
» موسی مباشری
»» نظرات دیگران ( نظر)
کلمات کلیدی :
» موسی مباشری
»» نظرات دیگران ( نظر)
کلمات کلیدی :
» موسی مباشری
»» نظرات دیگران ( نظر)
لیست کل یادداشت های سایت