خوش آن دمی که بهاران قرارمان باشد
ظهور مهدی زهرا بهارمان باشد …
عیدتان مبارک باد
—–
چون لاله به نوروز قدح گیر به دست / با آن گل نرگسی گرت رخصت هست
میکوش به خدمتش که آن نوح نجات / بر اوج فراز میبرد ذره پست
عید تان مبارک باد
—–
دلتان به نور لطف خدا منور، مشام جانتان به شمیم بهارمعطر
لطف روزگار برایامتان مقرر، نوروزتان با شادی وصفا
—–
بی تو اینجا همه در حبس ابد، تبعیدند
سالها، هجری و شمسی همه بی خورشیدند
سیرتقویم جلالی به جمال توخوش است
فصلها راهمه با فاصله ات سنجیدند
توبیایی همه ساعتها، ثانیه ها
از همین روز همین لحظه همین دم عیدند
اللهم عجل لولیک الفرج
—–
امیدوارم عید با شکوفه هایش، بهار با گلهایش
و سال نو با امیدهایش بر تو ای عزیزترین مبارک باشد …
—–
بر چهره گل نسیم نوروز خوش است / در صحن چمن روی دلافروز خوش است
از دی مهراس، چون بهار آمدنی است / و ایام ظهور آن ستم سوز خوش است!
عید تان مبارک باد
—–
عید است ولی بدون او غم داریم
عاشق شده ایم و عشق را کم داریم
ای کاش که این عید ظهورش برسد
این گونه هزار عید با هم داریم
اللهم عجل لولیک الفرج
سال نو مبارک
—–
خداوندا، نمیدانم چه تقدیری مرا فرموده ای اما
برای دوستان من عطا فرما:
هزار و سیصد و نود و یک امید
هزار و سیصد و نود و یک بهروزی
هزار و سیصد و نود و یک لبخند زیبا
سال نو بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد
—–
آمد بهار و گل رخ من در سفر هنوز
خندید و ابر چشم من از گریه تر هنوز
آمد درخت گل به بر امّا چه فایده؟
کان سرو گلعزار نیامد به بر هنوز
اللهم عجّل لولیک الفرج
—–
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن خواهی برایت آن بماند
بپایت ثروتی افزون بریزد
که چشم دشمنت حیران بماند
تنت سالم سرایت سبز باشد
برایت زندگی آسان بماند
تمام فصل سالت عید باشد
چراغ خانه ات تابان بماند
سال نو مبارک
—–
صدمبارک به تو آن عیدکه فردا باشد / نـوروز نـوید وصـل دلـها بـاشـد
امـیـد که با فضل خداوند جـلـیّ / سـال فـرج مـهـدی زهـرا باشـد
سال نو بر شما مبارک باد
—–
سرخوش آن عیدی که آن بانی نور / ازکنار کعبه بنماید ظهور
قلبها را مهر هم عهدی زند / از حرم بانک انا المهدی زند …
عیدتان مبارک باد
—–
سال خود را با بهترین 7سین آغاز کنید:
سلام قولا” من رب الرحیم
سلام علئ موسى و هارون
سلام علئ ابراهیم
سلام علئ نوح فى العالمین
سلام علئ المرسلین
سلام علئ إلیاسین
سلام هی حتى مطلع الفجر
—–
روزها نو نشده کهنه تر از دیروز است / گر کُند یوسف زهرا نظری، نوروز است
لحظه ها در تپش تاب وتب آمدنش / آسمان چشم به راه قدمش هر روز است
اللهم عجل لولیک الفرج
—–
خودت گفتی وعده در بهار است
بهار آمد دلم در انتظار است
بهار هر کسی عید است و نوروز
بهار عاشقان دیدار یار است
اللهم عجل لولیک الفرج
—–
عید نوروز را به گلهای یاس بهشت آرزوهایم
پدر و مادر عزیزم که عطرشان پایدار ومهرشان ستودنی است تبریک می گویم
سال نو بر شما مبارک باد …
—–
گل ها همه با اذن تو برخاسته اند
از بهر ظهور تو خود آراسته اند
مردم همه در لحظه ی تحویل، بی شک
اوّل فرج تو از خدا خواسته اند …
—–
ان شاءالله امسال یه کاری کنیم وقتی تقویم سال بعد را باز می کنیم
یه تعطیلی رسمی دیگه بهش اضافه شده باشه:
اولین سالگرد ظهور حضرت مهدی (علیه السّلام) – تعطیل
—–
بهار، همه طراوتش را مدیون یک گل است:
گل زیبای نرگس …
عید مبارک
—–
چهار دعای برتر، لحظه ی تحویل سال:
اوّل دعا برای ظهور آن بی مثال
دوم تمام ملت بی ضرر و بی ملال
سوم رسیدن ما به قله های کمال
چارم تمام جیب ها پر از پول، امّا حلال …
—–
گل همیشه بهارم این بهار هم رفت و نیامدی!
عزیزم بیش از پیش دعایت می کنم و منتظرت هستم .
تو هم به جان مادرت، دعا کن فصل بعد فصل وصل باشد …
—–
امام صادق (علیه السلام):
نوروز روزی است که در آن قائم ما اهل بیت ظهور کند.
—–
آنان که هر روز تدارک اردوی آسمانی می بینند، پر شکوه ترین “اوقات فراغت” را دارند.
پرشکوه ترین تعطیلات نصیبتان باد…
—–
پروردگارا! تقدیر دوستان را در سال تازه بهگونهای
قرار ده که در پایان سال، از گذشته خود افسوس نخورند …
—–
عید حقیقی را آنان درک می کنند که با یک چشم بر گذشته بگریند
و با چشم دیگر به آینده لبخند بزنند …
—–
گل ها و سبزه ها پیامبرانی هستند که در بهار مبعوث می شوند
تا بهار ناگزیر قیامت را امضا کنند.
—–
خانه تکانی، رسم قدیمی همه منتظران بهار است
خانه تکانی دل را برای رسیدن بهار دلها، مهدی زهرا فراموش نکنیم …
—–
مُدّعی گوید که با یک گل نمی گردد بهار
من گلی دارم که عالم را گلستان می کند
گل من را بهاری بی خزان است
گل من مهدی صاحب زمان است
اللهم عجّل لولیک الفرج
—–
آمد بهار و گل رخ من در سفر هنوز
خندید و ابر چشم من از گریه تر هنوز
آمد درخت گل به بر امّا چه فایده؟
کان سرو گلعزار نیامد به بر هنوز
اللهم عجّل لولیک الفرج
بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد «فتنه» و حوادث پس از انتخابات دهم ریاستجمهوری
هشداری که شنیده نشد!
وقتى رحمت الهى براى ما پیش خواهد آمد که مواظب و مراقب خودمان باشیم؛ مراقب حرف زدنمان، مراقب اقدام کردنمان، مراقب تبلیغاتمان. این فضاى بى بند و بارى در حرف زدن، در اظهارات علیه دولت، علیه کى به خاطر اغراض، اینها چیزهائى نیست که خداى متعال از اینها بهآسانى بگذرد. آن وقت کسانى خطا میکنند، خداى متعال «و اتّقوا فتنة لا تصیبنّ الّذین ظلموا منکم خاصّة»؛ بله اینجورى است. بعضى از ظلمها، بعضى از کارها هست که نتیجه و اثر آن دامن همه را میگیرد، نه فقط دامن آن ظالم را؛ بر اثر رفتار یک عدهاى که در گفتار خودشان، در عمل خودشان، در قضاوت خودشان ظلم میکنند. باید مراقب این چیزها بود.
دیدار کارگزاران حج، پانزدهم آبانماه هشتاد و هفت
از گفتار و رفتار تحریکآمیز پرهیز کنید
گمان بر این است که دشمنان بخواهند با گونههائی از تحریکات بدخواهانه، شیرینی این رویداد را از کام ملت بزدایند. به همه آحاد مردم و بویژه جوانان عزیز که سرزندهترین نقشآفرینان این حادثهی شورانگیز بودند، توصیه میکنم که کاملاً هشیار باشند. همواره باید شنبهی پساز انتخابات، روز مهربانی و بردباری باشد. چه طرفداران نامزد منتخب و چه هواداران دیگر نامزدهای محترم، از هرگونه رفتار و گفتار تحریکآمیز و بدگمانانه پرهیز کنند.
پیام به مردم به مناسبت حماسه 22 خرداد، بیست و سوم خردادماه هشتاد و هشت
هدف اهل فتنه چیست؟
اهل فتنه مایلند که خشیت خودشان را، خوف از خودشان را در دل نخبگان و خواص، به جاى خشیت از خدا بنشانند؛ یعنى مایلند که از آنها ترسیده بشود؛ «الّذین قال لهم النّاس إنّ النّاس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایمانا و قالوا حسبنا اللَّه و نعم الوکیل». یعنى اینکه دائماً دارند به ما میگویند: آقا ! «إنّ النّاس قد جمعوا لکم فاخشوهم؛ مردم (لشکر دشمن) برای (حمله به) شما اجتماع کردهاند؛ از آنها بترسید!»، جوابش همین است: «فقالوا حسبنا اللَّه و نعم الوکیل؛ خدا ما را کافی است و بهترین حامی ما است». نتیجهاش هم این است: «فانقلبوا بنعمة من اللَّه و فضل لم یمسسهم سوء، به همین جهت، آنها از این میدان، با نعمت و فضل پروردگار بازگشتند، در حالی که هیچ ناراحتی به آنها نرسید». نتیجهى این احساس، این درک، این حقیقت روحى و معنوى همین است. بنابراین، بایستى این شجاعت را داشت.
دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، دوم مهرماه هشتاد و هشت
دوپهلو حرف زدن کمک به فتنه است
دوپهلو حرف زدن، کمک کردن به غبارآلودگى فضاست؛ این کمک به رفع فتنه نیست، این کمک به شفافسازى نیست. شفافسازى، دشمنِ دشمن است؛ مانع دشمن است. غبارآلودگى، کمک دشمن است. این، خودش شد یک شاخص. این یک شاخص است: کى به شفافسازى کمک میکند و کى به غبارآلودگى کمک میکند. همه این را در نظر بگیرند، این را معیار قرار بدهند.
دیدار با اعضای شوراى هماهنگى تبلیغات اسلامى، بیست و نهم دیماه هشتاد و هشت
اولین حرکت در ایجاد فتنه
دیدید شما در اوائل همین حوادث بعد از انتخابات - این فتنهى بعد از انتخابات - اولین کارى که شد، تردیدافکنى در کار مسئولین رسمى کشور بود؛ در کار شوراى نگهبان، در کار وزارت کشور. این تردیدافکنىها خیلى مضر است؛ دشمن این را میخواهد. جوانان بسیجى باید ایمان را، بصیرت را، انگیزه را، رعایت موازین و معیارها را، اینها همه را با هم ملاحظه کنند.
دیدار بسیجیان، چهارم آذرماه هشتاد و هشت
حق بر اولیاء حق مشتبه میشود
خب، اینها ایجاد فتنه میکند؛ یعنى فضا را فضاى غبارآلود میکند. شعار طرفدارى از قانون میدهند، عمل صریحاً بر خلاف قانون انجام میدهند. شعار طرفدارى از امام میدهند، بعد کارى میکنند که در عرصهى طرفداران آنها، یک چنین گناه بزرگى انجام بگیرد؛ به امام اهانت بشود، به عکس امام اهانت بشود. این، کار کمى نیست؛ کار کوچکى نیست. دشمنان از این کار خیلى خوشحال شدند. فقط خوشحالى نیست، تحلیل هم میکنند. بر اساس آن تحلیل، تصمیم میگیرند؛ بر اساس آن تصمیم، عمل میکنند؛ تشویق میشوند علیه مصالح ملى، علیه ملت ایران. اینجا آن چیزى که مشکل را ایجاد میکند، همان فریب، همان غبارآلودگى فضاست... یک کلمهى حق را با یک کلمهى باطل مخلوط میکنند، حق بر اولیاء حق مشتبه میشود. اینجاست که روشنگرى، شاخص معیّن کردن، مایز معیّن کردن، معنا پیدا میکند.
دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون، بیست و دوم آذرماه هشتاد وهشت
به بازی فتنهگران کمک نکنید!
جوانهاى عزیز مراقب باشند، مواظب باشند که هرگونه کار بى رویهاى، کمک به دشمن است. مىیینم همین طور جوانها گلهمند، ناراحت و عصبانى؛ گاهى هم از بنده گله میکنند که چرا فلانى صبر میکند؟ چرا فلانى ملاحظه میکند؟ من عرض میکنم؛ در شرائطى که دشمن با همهى وجود، با همهى امکاناتِ خود درصدد طراحى یک فتنه است و میخواهد یک بازى خطرناکى را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازى کمک نکرد. خیلى باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاههاى مسئولى وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هیچگونه تخطى از قانون، بایستى مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگیرد؛ اما ورود افرادى که شأن قانونى و سمت قانونى و وظیفهى قانونى و مسئولیت قانونى ندارند، قضایا را خراب میکند.
دیدار مردم قم، نوزدهم دیماه هشتاد وهشت
باید گرهگشایی کرد
در حوادثِ فتنهگون، شناخت عرصه دشوار است، شناخت اطراف قصه دشوار است، شناخت مهاجم و مدافع دشوار است، شناخت ظالم و مظلوم دشوار است، شناخت دشمن و دوست دشوار است... بایستى گرهگشائى کرد؛ بایستى حقیقت را باز کرد، بایستى گرههاى ذهنى را باز کرد. و این تبیین لازم دارد، یعنى همان کار انبیاء؛ فصاحت و بلاغتى هم که گفتهاند در بیان لازم است، بلاغتش به این معناست.
دیدار شاعران، چهاردهم شهریورماه هشتاد وهشت
همه باید روشنگری کنند
بعضىها در فضاى فتنه، این جملهى «کن فى الفتنة کابن اللّبون لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب» را بد میفهمند و خیال میکنند معنایش این است که وقتى فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بکش کنار! اصلاً در این جمله این نیست که: «بکش کنار». این معنایش این است که به هیچ وجه فتنهگر نتواند از تو استفاده کند؛ از هیچ راه. «لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب»؛ نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب باید بود... خوب، این کنار کشیدن، خودش همان ضرعى است که یُحلب؛ همان ظهرى است که یُرکب! گاهى سکوت کردن، کنار کشیدن، حرف نزدن، خودش کمک به فتنه است. در فتنه همه بایستى روشنگرى کنند؛ همه بایستى بصیرت داشته باشند.
دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، دوم مهرماه هشتاد و هشت
و اما تودهی مردم...
مهمترین هدف از حوادث دوران فتنهى بعد از انتخابات - این چند ماه - این بود که بین آحاد ملت شکاف بیندازند؛ سعیشان این بود. میخواستند بین آحاد مردم شکاف بیندازند، و نتوانستند. امروز معلوم شده است که آن کسانى که در مقابل عظمت ملت ایران، در مقابل کار بزرگ ملت ایران در انتخابات ایستادند، آنها بخشى از ملت نیستند؛ افرادى هستند یا ضد انقلاب صریح، یا کسانى که بر اثر جهالت خود، بر اثر لجاجت خود، کار ضد انقلاب را میکنند؛ ربطى به تودهى مردم ندارند. تودهى مردم راه خود را ادامه میدهد؛ راه خدا را، راه اسلام را، راه جمهورى اسلامى را، راه پیاده کردن احکام الهى را، راه رسیدن به عزت و استقلال در پناه اسلام را. ملت حرکتش اینجورى است.
دیدار با نیروى هوائى ارتش، نوزدهم بهمن ماه هشتاد و هشت
وقت مردم را تلف کردند؛ باید جبران کنیم
حالا همت برتر و کار بیشتر، همت مضاعف و کار مضاعف بر این اساس باید انجام بگیرد. عرصههاى گوناگونى وجود دارد. ما نباید بگذاریم وقت بگذرد. هر سالى از سالهائى که دوران انقلاب گذرانده است، و در هر سالى هر ماهى، و در هر ماهى هر روزى، وزن و مقدارى دارد، ارزشى دارد؛ نباید این را از دست داد. ممکن است در هشت ماه از سال 88 که اشتغالات فتنهانگیزان بعضى از ذهنها را به خود مشغول کرد، برخى از کارها نیمهکاره مانده باشد؛ باید جبران بشود. باید حرکت، در عرصههای گوناگون، یک حرکت سریعى باشد.
بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، اول فروردینماه هشتاد و نه
ملت باتقوا، هرتوطئهای را خنثی میکند
شما دیدید فتنهاى به وجود آمد، کارهائى شد، تلاشهائى شد، آمریکا از فتنهگران دفاع کرد، انگلیس دفاع کرد، قدرتهاى غربى دفاع کردند، منافقین دفاع کردند، سلطنتطلبها دفاع کردند؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در مقابل همهى این اتحاد و اتفاق نامیمون، مردم عزیز ما، ملت بزرگ ما در روز نهم دى، در روز بیست و دوى بهمن، آنچنان عظمتى از خودشان نشان دادند که دنیا را خیره کرد. ایران امروز، جوان امروز، تحصیلکردهى امروز، ایرانیان امروز، آنچنان وضعیتى دارند که هر توطئهاى را دشمن علیه نظام جمهورى اسلامى زمینهچینى کند، به توفیق الهى توطئه را خنثى میکنند. منتها توجه داشته باشید؛ باید تقوا پیشه کنیم. آنچه ما را قوى میکند، تقواست؛ آنچه ما را آسیبناپذیر میکند، تقواست؛ آنچه ما را به ادامهى این راه تا رسیدن به اهداف عالیه امیدوار میکند، تقواست.
نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام (ره)، چهاردهم خردادماه هشتاد و
امربه معروف ونهی از منکر
سوال: آیا می توان پدر و مادر خود را امر به معروف و نهی از منکر کرد؟
توضیح مطلب این است که:اولا همه ی افراد بشر در مسیر رشد و کمال هستند و شناخت معروف ها گام اولیه هستند برای عمل. همچنین شناخت منکرها و آنچه مورد نهی الهی است نیز امری ضروری و مقدمه است تا انسان آن ها را ترک نماید. در قرآن کریم و منابع حدیث مسئله ی امر به معروف و نهی از منکر بسیار مورد سفارش و ستایش قرار گرفته است که به مواردی از آن اشاره می شود:
وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ال عمران 104
وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ یُطِیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ال عمران-114
امیرمومنان علی علیه السلام فرمودند: خُلُقِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ- وَ إِنَّهُمَا لَا یُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ- وَ لَا یَنْقُصَانِ مِنْ رِزْق (خطبه 155)امر به معروف و نهى از منکر دو خلق از اخلاق خداوند سبحان است، اینها نه اجل کسى را نزدیک مىکنند و نه از روزى کسى مىکاهندفَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یَلْعَنِ الْقَرْنَ الْمَاضِیَ بَیْنَ أَیْدِیکُمْ- إِلَّا لِتَرْکِهِمُ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ- فَلَعَنَ اللَّهُ السُّفَهَاءَ لِرُکُوبِ الْمَعَاصِی وَ الْحُلَمَاءَ لِتَرْکِ التَّنَاهِی أَلَا وَ قَدْ قَطَعْتُمْ قَیْدَ الْإِسْلَامِ- وَ عَطَّلْتُمْ حُدُودَهُ وَ أَمَتُّمْ أَحْکَامَهُ ( خطبه قاصعه- 190)
خداوند مردم قرون پیشین را از رحمت خود دور نکرد، مگر به علت این که امر به معروف و نهى از منکر را ترک کردند، خداوند افراد سفیه را به سبب گناه و خردمندان را به دلیل ترک نهى از منکر از رحمت خود بدور داشت، آگاه باشید که شما پایبندى به اسلام را از خود قطع کردهاید و حدود و قوانین اسلام را به تعطیل کشانده و احکام الهى را از بین بردهاید.»
این جمله هشدارى است به مردم که لعنت خدا بر ملتهاى پیش از اسلام در برابر گناه ترک امر به معروف و نهى از منکر آنها بود، و این که سفها و نابخردان آنها ملعونند به این سبب که مرتکب گناه مىشدند، و اما این که خردمندان و دانشمندانشان مورد لعنت واقع شدند به این علت بود که مفاسدى را که از دیگران مشاهده مىکردند زشت نشمرده و مانع نمىشدند چنان که خداوند در قرآن مىفرماید: «لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ، ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ کانُوا لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنکَرٍ فَعَلُوه»
اینک پس از بازبینی و تامل اجمالی بر اهمیت و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر لازم است به سوال مورد نطر پرداخت.با نگاه کلی بر فرهنگ قرآن درباره ی پدر و مادر در آیات متعدد , پی می بریم که , اراده و خواست خداوند بر آن قرار گرفته است که ایشان دارای شانی والا و جایگاهی بلند مرتبه باشند. در چهار مورد از آیات خداوند پس از دعوت به ترک شرک و اجتناب از آن مستقیما سفارش نسبت به تکریم والدین نموده است. در جای دیگر فرموده است چنان خاضع و فروتن باش دربرابر ایشان که حتی کلمه ی اف را بر زبان نرانی و ایشان را از خویش مرنجان. در ادامه ی همین آیه(سوره ی عنکبوت) دستور فرموده که آنچنان افتاده و فروتن در برابر ایشان باش که گویا زیر دست پای ایشان هستی. به تعبیری می توان گفت که خداوند انسان را تکریم نموده و اجازه ی خوار بودن را به او نداده است اما در برابر والدین استثنایی قادل شده و فرمود: واخفض لهما جناح الذل. آنچه بیان گردید حد و مرز و یا حدود خط قرمز خداوند در امر پدر و مادر می باشد.
حال مطلب تقریبا روشن می گردد؛ انسان که موظف است و امر الهی برایش صادر شده است که در برابر والدین این چنین باشد, در مرتبه ی امر به معروف و نهی از منکر لازم است نهایت دقت و توجه و تدبیر را بکار برد و از سخن نرم و لطیف در برابر ایشان خارج نگردد. چرا که آزردن ایشان خود گناهی عظیم و از معاصی کبیره بشمار می آید. با این وصف, اگر نهی از منکر والدین مستلزم چنین تبعاتی باشد بر انسان لازم است که جانب احتیاط را در پیش گیرد و از وادی حد قرمز الهی خارج نگردد. و این وظیفه بر عهده ی افرادی بغیر از فرزند خواهد بود.
برای وضوح بیشتر مطلب, دعای امام زین العابدین در صحیفه (دعای 24) بسیار روشنگر است. آنجا که فرمودند: پروردگارا چنان کن که از هیبت و شکوه پدر و مادرم مانند پادشاهی خشمگین بترسم.حضرت شرطی برای چگونگی پدر و مادر قید نکرده اند ؛ بلکه وظیفه ی همگان را در هر موقعیت و پست عالی و مناصب که باشند مشخص نموده اند.
در فراز دیگر فرمودند: پروردگارا صدایم را در برابر ایشان آهسته و سخنم را خوشایند و رفتارم را نسبت به آنان نرم کن. و دلم را نسبت به آنان مهربان کرده و مرا با آنان رفیق و برایشان دلسوز قرار بده .پروردگارا اگر پدر و مادرم در گفتار با من زیاده روی کرده اند, یا حق مرا تباه ساخته اند یا در وظیفه ی خود نسبت به من کوتاهی کرده اند , پس من همه را به ایشان بخشیدم و بدین وسیله به ایشان احسان نمودم و از تو می خواهم که بار عواقب و گرفتاریها ی آن را از دوش آنان برداری .... زیرا که حق آنها بر من واجب تر و احسان و نیکی ایشان نسبت به من پیشتر و نعمتشان بر من بیشتر از آن است که بخواهم ایشان را به عدالت قصاص کرده یا مقابله ی به مثل نمایم.
در فراز دیگر فرمودند: پروردگارا یاد آنها را بعد از نمازهایم و در هر وقتی از اوقات شبم و هر ساعتی از ساعات روزم از یاد مبر. از این فرازها برداشت می شود که اگر انسان توان بازداشتن والدین را از خطاهایی که احتمالا انجام می دهند و خود متوجه نیستند ندارد, تکلیف دیگری بر عهده دارد و آن دعا کردن برای ایشان و طلب نورانیت و بصیرت برای ایشان از خداوند متعال است. چرا که بهر حال نهی از منکر خود نوعی مبارزه است و اگر انسان برای والدین خود بخواهد اجرا کند احتمال خروج از امر الهی و شکستن حریم ایشان وجود دارد. هو الحکیم.(ن)